عامری فیلسوفی از خراسان

عامري ، ابوالحسن محمد بن يوسف (381 تا 992 هجري قمري) مهمترين فيلسوف از خراسان ه در دوره اي بين فارابي و ابوعلي سينا مي زيسته. اگر چه اين فيلسوف مورد تمجيد و تعريف معاصران خود بوده، اما اطلاعات كمي از زندگي وي در دست است. او در نيشابور به دنيا آمد و همراه با ابو يزيد امد بن سهل بلخي (322 تا 933 ) به تحصيل پرداخت و به زودي به عنوان فيلسوف نيشابور مشهور شد. او در دو هنگام در بغداد زندگي كرد: زماني قبل از 360 تا 970 هجري و براي بار دوم در 364 تا 974 ولي به دليل آب و هواي متفاوت بغداد با خراسان اكثراً بيمار بوده. او به مدت 5 سال در ري زندگي و تحصيل كرد و چندين كتاب در بخارا نوشت كه عبارتند از: العمد علي الابد و مناقب الاسلام. او مي توانست از كتابخانه ساماني استفاده نمايد «همان كتابخانه اي كه بعدها ابو علي سينا از آن استفاده مي كرد و بر دربار ساماني تاثيرات مذهبي و سياسي گذاشت. او به نيشابور برگشت « جايي كه در 27 شوال 381 در آنجا با زندگي وداع كرد. ابن مسكويه يكي از كساني بود كه عامري او را در بغداد در منزل ابوالفضل بن العميد ملاقات كرد. در همان شهر در مجلس ابوالفتح ابن العميد او با نحوي ابو سعيد صيرفي در مورد باءسم الله منازعه داشت. ارتباطات وي با ابوحيان توحيدي به او اجازه داد كه تعدادي از گفته هاي عامري ثبت نمايد. او هم چنين با ابوالقاسم كاتب كه ارتباط نزديكي با ابن هندو و ابو علي سينا داشت آشنا شد و از او در كتاب النجاه ياد نموده است.

 عامري سي كتاب نوشت كه برخي از آنها هنوز در دست است و برخي ديگر از بين رفته ايت. اين كتابها در بر دارنده علوم فلسفي از هلنيسم (منطق، فيزيك، متافيزيك و اخلاق) تا علوم اسلامي مانند صوفيسم، كلام ، تفسير، حديث، حقوق و غيره هستند. كتاب السعاد و الاسعاد مباحث اخلاقي را مورد بررسي قرار مي دهد و كتاب الفصول سوالات متافيزيك مانند اتحاد هوش، هوشمند و عمل هوشمندي را مورد بررسي قرار مي دهد. عامري در ساير كارها داراي ابصار است و مفهوم ابد و مناقب اسلام و اراده آزاد (جبر و اختيار) را مورد بحث قرار مي دهد. او به پزشكي، رياضيات و كيميا علاقه داشت. او علاقه شديدي به ايران باستان داشت و يكي از كارهاي خود را به زبان فارسي نوشت (فرخ نما). افكار او نشات گرفته از افكار ملاصدراي شيرازي است.

 ملاصدرا سوالاتي را كه عامري از ابو علي سينا پرسيده بود و مشكلاتي كه بوعلي سينا در پاسخ با آنها درگير بود، در كتاب سلطنت عقل مطرح نموده است. او به اين سوالات در الاسفار اشاره مي نمايد. او حكمت الاشراق را مورد بررسي قرار مي دهد.

 مكاسب توحيدي احترام زيادي را براي عامري نشان مي دهد و جلسات فلسفي را در جمع بغداد به نمايش مي گذارد. به ويژه گفتگوي طولاني بين عامري و مردي كه ماني ناميده مي شود و مجوس بوده پيش مي آيد و دانش فلسفي اين مرد مورد تاييد توحيدي است. ماني مزدكي به سادگي اظهار مي دارد كه سرنوشت روح پس از مرگ به اندازه وجود نمي رسد (عدم) چيزي كه ما در مورد آن هيچ چيز نمي دانيم. در اين مورد عامري معتقد است كه روح عصاره اي از طبيعت نيست بلكه طبيعت فعاليتي از روح است و تحت سيطره روح است. از طريق دانش و آگاهي انسان به حكمت از طريق متفاوت از رشد جسمي خود مي رسد. وقتي روح از تن جدا مي شود، بطور كلي طبيعت فيزيكي مستقل است. بنابراين سرنوشت روح پس از مرگ نفي عدم محض نيست. عامري خود را يك افلاطوني حقيقتي مي داند، در هر چيز قابل لمس سايه اي از هوش وجود دارد بدون اينكه سايه اي از حس در هوش ديده شود. بنابراين وقتي ما چيزي را از طريق درك قابل حس خود در مي يابيم، آن موضوع نيز ردي در هوش دارد. تا زمانيكه انسان به تزكيه كامل نرسيده باشد، نمي تواند خود را به لباس هوش و اندشمندي ملبس نمايد. در نظر عامري ، هوش و ادراك كه خليفه خدا در اين دنياست، بر همه موانع غالب مي شود و دنيا بازيچه اي بيش نخواهد بود.

 توحيدي متذكر مي شود كه عامري در مباحث ديگري نيز وارد شده است، به عنوان مثال اين مضوع كه فيلسوف با چشمان بسته قادر به ديدن آن چيزهايي است كه مردم عادي با چشم باز قادر به ديدن آن نيستند و يا اينكه فيزيكدان برادر حقيقي ستاره شناس است. توحيدي كليد خواندن كتب عامري در مورد اسلام به دست مي دهد. آثار عامري از آغاز دفاع از فلسفه است عامري به اين حقيقت اشاره مي تمايد كه اگر چه فلسفه بالترين فرم دانش است، توده مردم با فلسفه مخالفت مي ورزند، به اين دليل كه فلسفه چون انوار خورشيد چشمان معمولي را كور مي كند. او اظهار تاسف مي كند كه برخي مكاتب فلسفي مانند باطني ها و يا اسماعيليه معتقدند كه كسب دانش فلاسفه را از هر تعهد مذهبي رها مي سازد و فلسفه انسان را به راه راست هدايت مي كند. از آنجايكه دانش اصل عمل به شمار مي رود و عمل كمال غايي دانش به شمار مي رود. آخرين بخش مهم كتاب پاسخ به يك سري از شك و شبهات است. سپس عامري چهار براي اثبات صلاحيت پيامبري محمد ارائه مي دهد. اين صفحات اساس فلسفه پيامبري در اسلام را ثبات مي كند، بحثي كه بعدها احمد علوي آن را دنبال مي كند.

Template Design:Afzadi