بتول صمدی[1]

عنوان مقاله

مهاجرت آریاییها به هند

چکیده

در این مقاله به موضوع مهاجرت اریا ییها به هند پرداخته شدوعلت اصلی مهاجرتشان  که عبارت بود از افزایش جمعیت-کمبود چرا گاه - اقوام همسایه-حملات وتجاوزات اقوام ساکن

سرد شدن ناکهانی هواذکر گردید.وگفته شد که قبل از این که اریاییها به هندوستان مهاجرت کنند هندیها دارای تمدن فرهنگ واداب ورسوم بوده اند.

کلید واژه:اریاییها-ناگاها-دراوید

در هزاره ی دوم قبل از میلاد تمدن هند میزبان چندین گروه از مهاجران از سراسر جهان بوداز   جمله ی این مهاجرین آریاییها بودند اریاییهای هندنخست در سواحل شمالی رود سند فرود آمدندآنها که تا آن وقت مردمی کوجنشین ومتحرک بودنداندک اندک سکونت اختیار کردندوروستاها ودهات را به وجود آوردندوبا اغنام واحشام خود ساکن گشتند.(تاریخ جامع ایران ص133)

علت علت مهاجرت اریاییها.   1- افزايش جمعيت -2- كمبود چراگاه-3- هجوم اقوام همسايه  حملات و تجاوزات اقوام ساکن    -4- سردشدن ناگهاني هوا   -شرایط بد آب و هوایی و افزایش روز افزون برودت هوا و یخ بندان  كه باعث از بين رفتن چراگاه ها ، انسان ها و دام ها. م. دیاکونوف: تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاوز، انتشارات علمی و فرهنگی

محل اولیه ی زندگی  اریاییها. البته سرزمینی که اقوام اصلی آریایی ها در آن می زیستند به درستی معلوم نیست ولی برخی آن را شمال کوه های هندوکش و یا اندکی فراتر از آن در روسیه ، حوالی دریاچه آرال و در اطراف رودخانه های جیحون و سیحون تا امتداد شمال خاور افغانستان امروزی و شمال فلات ایران می دانند ..عده ای  نیز معتقدندکه محل اولیه زندگی آریایی ها و بقیه شعبه های نژاد هند و اروپایی زمانی در یک جا زندگی  بوده این جای مشترک به طور کلی در منطقه ای بین دریای سیاه و دریای کاسپین (خزر) تقریباً در محل گرجستان کنونی بوده است تاریخ جامع ادتان

 

وضعیت هندیها هنگام هجوم آریاییها به هند. زمانی که اریاییها به هند هجوم آوردند، قدیم ترین مردم تاریخی هند یعنی ناگاها Nagas بر قسمت شمالی آن سرزمین تسلط داشتند. اینان مطابق با یافته های باستانی دره ی سند، مارپرست بوده اندو هنوز بازماندگانشان در کوهستانهای دور افتاده ی هند زندگی می کنند. در بخشهای جنوبی نیز مردمی سیاه پوست با بینیهایی پهن زندگی می کردند که آنها را دراویدی dravidian می نامند. اینها ظاهرا از فرهنگ و تمدنی در زمان هجوم آریاییها برخوردار بوده اند. مردمانی شناخته می شدند بیشتر تا جرپیشه که به وسیله ی دریا گردی تا بابل و سومر راه داشته و از ذوق هنری بهره ی فراوانی داشته اند. چنان که به نظر می رسد. آرینها پس از استقرار، تحت تأثیر این قوم قرار گرفته اند. غلبه ی آینها بر این طوایف بومی و انقیادشان از رویدادهای تاریخی است که منجر به تفوق آریاییها بر دراویدیها شدحکمت، على اصغر، تاریخ ادیان، انتشارات ابن سینا

معنای لفظ اریا. لفظ آریا Arya در سانسکریت «نجیب» معنی می دهد. اما کسانی نیز کلمه ی آرین Aryan را از ریشه ی سانسکریتی ri-ar یعنی «شخم زدن» مشتق می دانند و مطابق با این نظریه کلمه ی آرین در آغاز به معنای نجیب و نجیب زاده نبوده، بلکه به معنی دهقان، برزگر و شخم زن بوده است، به هر انجام این آریاییها که مردمی جنگجو، ساده و دور از ریا، زورمند و زیبا اندام بودند، به زودی بر سراسر هند دست یافتند. اما چون موقعیت تغییر یافت و دیگر محلی از برای جنگ و پیکار وجود نداشت به کشاورزی پرداختند. کاشت جو را می دانستند، اما چنان که برمی آید از برنج آگاهی نداشتند و در زمانهای بعدتری از آن اطلاع یافته اند. تقسیم زمین جهت کشت در هر اجتماعی میان خانواده ها معمول بود. فروش و یا مبادله  ی زمین رواجی نداشت، به ویژه فروش زمین برای بیگانگان به کلی ممنوع بود. انتقال زمین تنها از راه ارث، آن هم به فرد ذکور خانواده انجام می شد.   
مذهب و مظاهر مورد احترام : ریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب ، آتش ، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند . البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه های فروزه و مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند . آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند که نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیه ی فارس یافت شده است . علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است .

آریایی های باستان خورشید و ماه را به عنوان معبود خود ستایش نمی کردند ولی تاثیرات آنها را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری حیات خود موثر می دانستند . آریایی ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران آفات و بیماری های دامها و انسانها را دور می کند .

آریایی ها نیز مانند بسیاری از ملل کهن به ارواح و نیروهای زیان آور و سودمند باور داشتند و معتقد بودند که گنج ها و ذخایر طبیعت ، نعمتها ، محصولات خوب و تندرستی و شادی و مانند آن را نیروهای خیر و خوب به آدمی ارزانی می دارند . که از جمله این نعمتها می توان به باران و روشنایی اشاره کرد . آنان همچنین به پیکار میان نیروهای خوب و بد اعتقاد داشتند که به عنوان مثال می توان به تیرگی شب ( تاریکی ، ظلمت ) ، زمستان ، خشک سالی ، قحطی ، بیماری ها و سایر آفات را از جانب نیروهای بد و زیانکار و پیروزی نیروهای زیانکار بر نیروهای خوب و خیر می دانستند . آنان نیروهای سودمند را دوست داشته و آنان را مورد پرستش و احترم قرار می دادند و نیروهای زیانکار را دشمن خود می دانستند و برای در امان ماندن از آنان به ورد و افسانه ها متوّسل می شدند . که بعد ها با تکامل آنان بصورت جادوگری در آمد . پرستش میترا خدای آفتاب عهد باستان بی تردید متعلق به این مقطح زمانی توسط آریایی ها است .

آریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردند .

انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می گرفت . آراﺀ الهی و اداره ی جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان پذیر بود . آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند .

دین اقوام هند و ژرمن دین ساده و ابتدایی نبوده و دارای ضوابط و قوانین دقیق و حساس بوده و می توانسته به جزیی ترین مساﺌل خانوادگی ف اجتماعی و فرهنگی جامعه بپردازد

  

- 1بیانی، شیرین. تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریایی‌ها به ایران تا پایان هخامنشیان. چاپ هفتم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸۹۶۴-۴۵۹۶۹۸-۸ .

 

دیانت هند .
آریاها هنگامی که به هند داخل شدند، دو قوم، دراویدی و ناگاها Nagas در آن سرزمین تمدن و فرهنگی داشتند. روش دیانت ناگاها که هنوز آثار آن را در گوشه و کنار هندوستان می توان مشاهده نمود، عبارت بود از نوعی آنی میسم Animisme یا جان گرایی شدید. اینان ارواح بی شماری را پرستش می کردند و این ارواح در سنگ، چوب، درختان، گیاهان، جانوران، جویها و کوهها و دیگر چیزها وجود داشتند. مار و افعی نماد نیروی جنسی مردان و مورد پرستش بوده و جنبه ی خدایی داشتند. درخت بودی Bodhi نماد و کنایه یی از جریانی باطنی و نشانه ی عظمت و قدرت پنهان درختان بود. خدایانی چون یاک شا Yakshas یا گاونر ایزدی، هانومن Hanuman یا خدای اژدها، نان دی Nandi یا خدای میمون و یا خدایان گیاهی و امثال این خدایان فراوان بود.
البته اینها خدایانی بودند که بعدها در مذهب هند قدیم کم کم وارد شدند. این روش وسیع خدایان و ارواح بی شمار، روشی سخت و عظیم را در سحر و جادو فراهم می آورد، چون شناخت در میان این خیل ارواح و خدایان، شناخت عناصر نیک و خیر و سودرسان، و شر و خبیث و زشت و زیانکار، کار هر کس نبود و ساحران و جاوادنی بایستی تا این مشکل و مهم را گشوده و به وسیله ی اوراد و عزایم و تعاویذ، ارواح شر و خدایان اهریمنی را مهار کرده تا به بندگان صدمتی نرسانند، و این چنین اموری را در کتاب آثارو-اودا Amhara-Veda یا کتاب «سحر و جادو» می یابیم چنان که در ایران کتاب شرایع مزدیسنان به نام وندیداد نیز چنین بود

  

مذهب و مظاهر مورد احترام اریاییها :

 آریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب ، آتش ، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند . البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آنها دانه های فروزه و مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دستبند مورد استفاده قرار می دادند . آنان اعتقاد داشتند این مهرها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند که نمونه ای از این اشیا در ناحیه ی فارس یافت شده است . علاوه بر این در قبرهای انسانها زینت آلات و حتی اشیا و ابزارهای زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است .

آریایی های باستان خورشید و ماه را به عنوان معبود خود ستایش نمی کردند ولی تاثیرات آنها را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری حیات خود موثر می دانستند . آریایی ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران آفات و بیماری های دامها و انسانها را دور می کند .

آریایی ها نیز مانند بسیاری از ملل کهن به ارواح و نیروهای زیان آور و سودمند باور داشتند و معتقد بودند که گنج ها و ذخایر طبیعت ، نعمتها ، محصولات خوب و تندرستی و شادی و مانند آن را نیروهای خیر و خوب به آدمی ارزانی می دارند . که از جمله این نعمتها می توان به باران و روشنایی اشاره کرد . آنان همچنین به پیکار میان نیروهای خوب و بد اعتقاد داشتند که به عنوان مثال می توان به تیرگی شب ( تاریکی ، ظلمت ) ، زمستان ، خشک سالی ، قحطی ، بیماری ها و سایر آفات را از جانب نیروهای بد و زیانکار و پیروزی نیروهای زیانکار بر نیروهای خوب و خیر می دانستند . آنان نیروهای سودمند را دوست داشته و آنان را مورد پرستش و احترم قرار می دادند و نیروهای زیانکار را دشمن خود می دانستند و برای در امان ماندن از آنان به ورد و افسانه ها متوّسل می شدند . که بعد ها با تکامل آنان بصورت جادوگری در آمد . پرستش میترا خدای آفتاب عهد باستان بی تردید متعلق به این مقطح زمانی توسط آریایی ها است .

آریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردندآریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردند .

انجام مراسم قربانی و عبادت به سرپرستی و راهنمایی روحانیون انجام می گرفت . آرا الهی و اداره ی جامعه بر اساس عقل و عدل و توجه به وظایف دینی تنها از سوی این روحانیون امکان پذیر بود . آنان طبقه آگاه و مسلط و پرنفوذ در جامعه بودند در در آغاز گاو چنان جنبه ی مذهبی وسواس گونه یی را میانشان نداشت که تابو Tabou شمرده شود، چون هرگاه مایل بودند در صورت لزوم آن حیوان را چون دیگر چارپایان ذبح کرده و از گوشتش استفاده می کرده اند و حتی از این گوشت سهم کاهنان و خدایان نیز محفوظ بوده است.  فراوانی ادیان        

تشکیل حکومت. قبایل و گروههای کوچک آریایی با جذب بومیان و سکنه ی اولیه کم کم مراکزی پرجمعیت با قدرتی مرکزی به وجود آوردند. هر یک از این مراکز که به وسیله ی  ، به وسیله ی پادشاهی اداره می شد. این پادشاه دارای اختیارات تام نبود، بلکه قوانین و تصمیمات به وسیله ی عده یی از جنگجویان وضع و اعلام می شد، و رهبری هر طایفه و شورایی به وسیله ی یک رئیس یا راجه عملی بود و این رئیس اختیاراتش به وسیله ی شورای جنگجویان محدود می شد

مقرراتی را که در سازمانهای آریایی وجود داشت، با اختلافاتی کم و بیش که حاکی از تفاوت آب و هوا، موقعیت طبیعی، نژادی و دیگر عوامل است، در هندوستان به وسیله ی آریاییها شایع می بینیم. می گذشت، آن چنان که پسر عموهاشان در ایران زمین سلوک و معاش می نمودند. در آغاز گاو چنان جنبه ی مذهبی وسواس گونه یی را میانشان نداشت که تابو Tabou شمرده شود، چون هرگاه مایل بودند در صورت لزوم آن حیوان را چون دیگر چارپایان ذبح کرده و از گوشتش استفاده می کرده اند و حتی از این گوشت سهم کاهنان و خدایان نیز محفوظ بوده است.  

تسوی نسبی نزد اریاییها. در این جامعه ی آریایی نوعی تساوی نسبی برقرار بود. از کارمزدوری سخت رویگردان بودند و در جامعه شان نه تهی دست وجود داشت و نه سرمایه دارهای بزرگ، نه منطقه های اشراف نشین در شهرها به نظر می رسید و نه بیغوله های کثیف و جاهای پست. در زمانهای بعدتری که صنف و حرف و پیشه ها نزدشان براساس توسعه ی جمعیت و شهرنشنی شایع شد، اصناف نیرومندی به وجود آمدند. حمل و نقل، تجارت و مسافرت به وسیله ی گاریهایی با دو چرخ که به وسیله ی اسب کشیده می شد، انجام می گرفت، اما تجارتهای خارجی بیشتر به وسیله ی کشتیهایی انجام می شد با پاروهایی بسیار که میان سالهای 850 تا 800 پیش از میلاد کالاهای هند را به بین النهرین، عربستان و مصر حمل می کردند و این کالاها عبارت بودند از: ادویه جات، انواع عطرها، منسوجات مختلف، برخی جواهرات و سنگهای پربها و چوبهای آب نوس و چیزهایی دیگر که در سرزمین هند فراوانی داشت. لیکن روش تجارت به وسیله ی وضعی که در مورد مبادله ی کالا وجود داشت به مراحل انحطاط رسیده بود، و حتی زن و همسر نیز به هنگام ازدواج با گاو خرید و فروش می شدند اما به زودی بر اثر ضرورت، سکه های مسین درشت و خشنی ساخته شد که آن هم به موجب برقرار نبودن روشی درست، وضع خراب پیشین را اصلاح چندانی نکرد و تنها کاری که انجام دادرواج بسیار قمار بود که در مقطعی از تاریخ آفتی شد برای جامعه.

  خانواده :

  اریاییهااز بستن پیوندهای زناشویی با غیر آریاییها جدا خوداری می کردند . و تنها رفت و آمد گاه و بیگاه آنها به سرزمینهای دیگر باعث لغو این عادت می شد و با مردمان غیر آریایی ازدواج می کردند . این آریاها چون دیگر اقوام در مورد ازدواج، قوانینی داشتند و این قوانین مربوط بود به دو طریقه ی ازدواج خانوادگی و خودی Endogamy و ازدواج بیرون از خانواده Exogamy. اینان نه می توانستند با خارج از نژاد خود ازدواج کنند و نه موظف بودند با خودیشان طبقه ی اول زناشویی نمایند.

خانواده به عنوان بزرگترین رکن جامعه آریایی بصورت پدرسالاری بود و زن نیز به عنوان عنصری بسیار ارزشمند و مٶثر پس از شوهر خود ستوده می شد . در فرهنگ اخلاق آریایی ها به پدر یا بزرگ خانه ( کتک خودتای ) یا ( کد خدا ) یعنی رﺌیس خانه و به همسر او ( کتک بانوگ ) یا ( کد بانو ) یعنی بانوی خانه گفته می شد . و اختیارات کدبانو نه تنها محدود نبوده بلکه اگر شوهری بنا به دلایلی همسری دیگر اختیار می کرد نه تنها از اختیارات او کاسته نمی شد بلکه به عنوان ( پتخشازن ) یا پادشاه زن و به مفهوم زن اصلی  و صاحب اختیار می یافت و به همسر جدید شوهرش ( چکر زن ) یا ( چاکر زن ) که تحت فرمان ( کد بانو ) یا زن اصلی انجام وظیفه می کرد گفته می شد . ولی در مجموع با مقایسه فرهنگ و نظام جامعه آریایی نسبت به خانواده در مقایسه با اقوام و ملل دیگر به این نتیجه دست پیدا می کنیم که مقام زن در نزد آریایی های ایرانی بیشتر ارج می نهاده اند تا در میان مردمان ملل دیگر . در جامعه آریایی فرزندان فرمانبردار به قید و شرط پدران خود بودند و البته پدر به عنوان رﺌیس خانواده مقام قاضی یا داور را در خانه داشت و اجرا کننده آداب و رسوم و آیین های دینی در خانه بود و آنرا به فرزندان خود نیز با دقت می آموخت و از وظایف پدر خانواده می توان به تامین امنّیت و معاش افراد خانواده و حفظ آتش که از عناصر سودمند و لازم در خانه بود را بر عهده داشت .

آریایی های باستان به آتش اعتقاد داشتند . و پدر خانواده مسٮٶلیت اجاق و طبعاً روشن نگه داشتن آتش را بر عهده داشت . البته اجاق در خانه جایگاه مشخصی داشت .

اصولاً سرپرستان خانواده مراسم قربانی را نیز در راه انواع ارباب بر عهده داشت .

خاموش شدن آتش در خانه به معنای ( کور شدن اجاق ) بود و فراتر از آن به خانواده هایی گفته می شد که از نعمت فرزند محروم بودند و بقای نسل و ادامه وجود خاندان در آنها وجود نداشت

 فرهنگ آریایی‌ها :در زمانی که ایشان به سرزمین‌های ایران و هند رسیدند، مانند دوره زندگی مشترک اقوام هندواروپایی، هنوز در مرحله شبانی روستایی بود. بررسی واژگان این زبان‌ها برخی اطلاعات را درباره زندگی آنان فراهم می‌آورد. اینان دامدارانی بودند که با کشاورزی هم آشنایی داشتند و غلاتی چون جو و گندم می‌کاشتند و از آنها آرد تهیه می‌کردند. آنان برای شخم زدن گاوها را به یوغ (اوستایی: یَوگ، (به هم بستن)، سنسکریت: یوگا) می‌بستند 

اقوام هند و اروپایی از حدود هزاره ۳ پ. م فلزات، نقره، مس و طلا را می‌شناختند . ایگور میخائیلویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکب     چرخ دست کم از اوایل هزاره ۳ پ. م در فرهنگ کورگان شناخته شده بود، اما دلیلی در دست نیست که از اسب برای کشیدن آنها استفاده می‌شده است. ظاهراً گاو برای این کار استفاده می‌کرده‌اند   بهره بردن از گردونه جنگی که پیش تر در بین‌النهرین به کار گرفته می‌شد، در ایران آغاز شد. اسب و گردونه جنگی برای جنگجویان بود. جز اسب، سگ، گاو، خوک، گوسفند و بز نیز اهلی شده بودند، اما در جامعه آریایی هم مانند دیگر جوامع هند و اروپایی گاو از ارزش بیشتری برخوردار بود. نظم اقتصادی جامعه آریایی بر اقتصاد شبانی، یعنی تملک دام، به ویژه گاو متکی بود و شواهد زبانی نیز حاکی از اهمیت دامپروری در دوره هند و اروپایی است

برای آریایی‌ها گاو معیار ثروت و اساس مناسبات داد و ستد بود. چون گاو تأمین کنند غذا، شیر و فراورده‌های شیر برای نوشیدن بود. از پوست گاو، لباس و رو انداز و بندهای چرمی، از استخوان آن ابزار و از سرگین آن سوخت تهیه می‌شد. افزون بر اینها، ادرار گاو به عنوان ماده‌ای پلشت زدا مورد استفاده قرار می‌گرفت .جامعه آریایی هنوز با اقتصاد پولی آشنا نبود و   و اوستا هیچ اشاره‌ای به مناسبت داد و ستد پولی دیده نمی‌شود فروش و یا مبادله ی زمین رواجی نداشت، به ویژه فروش زمین برای بیگانگان به کلی ممنوع بود. انتقال زمین تنها از راه ارث، آن هم به فرد ذکور خانواده انجام می شد. در این جامعه ی آریایی نوعی تساوی نسبی برقرار بود. از کارمزدوری سخت رویگردان بودند و در جامعه شان نه تهی دست وجود داشت و نه سرمایه دارهای بزرگ، نه منطقه های اشراف نشین در شهرها به نظر می رسید و نه بیغوله های کثیف و جاهای پست. در زمانهای بعدتری که صنف و حرف و پیشه ها نزدشان براساس توسعه ی جمعیت و شهرنشنی شایع شد، اصناف نیرومندی به وجود آمدند. حمل و نقل، تجارت و مسافرت به وسیله ی گاریهایی با دو چرخ که به وسیله ی اسب کشیده می شد، انجام می گرفت، اما تجارتهای خارجی بیشتر به وسیله ی کشتیهایی انجام می شد با پاروهایی بسیار که میان سالهای 850 تا 800 پیش از میلاد کالاهای هند را به بین النهرین، عربستان و مصر حمل می کردند و این کالاها عبارت بودند از: ادویه جات، انواع عطرها، منسوجات مختلف، برخی جواهرات و سنگهای پربها و چوبهای آب نوس و چیزهایی دیگر که در سرزمین هند فراوانی داشت. لیکن روش تجارت به وسیله ی وضعی که در مورد مبادله ی کالا وجود داشت به مراحل انحطاط رسیده بود، و حتی زن و همسر نیز به هنگام ازدواج با گاو خرید و فروش می شدند اما به زودی بر اثر ضرورت، سکه های مسین درشت و خشنی ساخته شد که آن هم به موجب برقرار نبودن روشی درست، وضع خراب پیشین را اصلاح چندانی نکرد و تنها کاری که انجام دادرواج بسیار قمار بود که در مقطعی از تاریخ آفتی شد برای جامعه. هر چند پادشاهان هند و اروپایی چون شاهان عصر هومه روس / هومر Homerus ا بسیار برجسته و بلندپایه بودند. ولی از غارت  وچپاول احشام  ابایی نداشتند،  اما از لحاظ راستی و درستی، سادگی و وفای به عهد و ، درستی، احترام به پیمان و قول در تجارت، عدم دزدی و راه زنی از هندوان  برتربودند.       

پیدایش آتش .برای مدت زمانی بسیار آگنی Agni بزرگ ترین خدای ودایی بود، او خدایی محسوب می شد که به وسیله ی شعله مقدس و زندگی بخش اش، بشر را به تعالی سوق می داد. آتش میان تمامی اقوام آریایی مورد ستایش و احترام بوده و اساطیر، روایات و افسانه هایی درباره ی آن آمده است. این افسانه ها منشأ پیدایش آتش را در خلال پیرایه هایشان برای ما باز می گویند و نشان می دهند که نخستین کاشف آتش، جز خدای آتش، یعنی همان آتش چیزی نیست. این آتش به وسیله ی برق در آسمان به روی زمین تولید شده و موجب کامیابیهای بسیاری از برای بشر شده است. یکی از نامهای چندگانه ی برق که پسر آسوره وارونه Asura-Varuna می باشد در سانسکریت آدروان Adharvan، یعنی دارنده ی آتش است. کم کم در سیر اساطیر و افسانه ها، بشر این نام را تشخص بخشیده و صورت انسانی به آن داده است و تاکنون در هندوستان طبقه یی به این نام، یعنی آدروان Adharvan وجود دارند که کارشان خدمت به آتش است، و چنین طبقه یی که از روحانیان می باشندپس از آگنی در ایزدکده ی Panteon هندیان آریایی، خدایان بزرگ دیگری نیز وجود داشتند، و مشهورترین شان ایندرا Indra، یعنی خداوند توفان به شمار می رفت. چون این خدا از برای هندیان آورنده ی باران بود حتی از خورشید نیز حیاتی تر و گرامی تر محسوب می شد، همچنین خدای رعد نیز به شمار می رفت و جنگندگان در پیکار از برقهای او امید و یاری می جستند. شاید این خداوندگاری بوده رزم جو و بزم جو، چون هم پیکارگران در پیروزی از او مدد می خواستند و هم بزم جویان عزیزش می داشتند، و خود او از گوشت صدها/گاو نر بزمی برپا می ساخت و پای کوبان دریاچه هایی از شراب می نوشید. در چنین هنگامی که آگنی و ایندرا از خدایان بزرگ محسوب می شدند، کریشنا Krishna دشمن سرسخت ایندرا محسوب می شد و شاید تنها خدای بومی در مذهب ودایی بود، و ویشنو Vishnu که از خدایان درجه ی دوم یعنی خورشیدی که زمین را در شعاع خود غرقه می ساخت، اهمیتی نداشتند، اما زمان آینده به طور کلی در سیطره ی آنان و متعلق به آنان بود و در دورانهای بعدی مقام ایندرا و آگنی را از لحاظ بزرگی اشغال کردند. این تحولات در وداها به خوبی و روشنی منعکس است. وداها گنجینه و ذخیره ی عظیمی محسوب می شوند درباره ی مطالعه ی سیر تکاملی و تحولات آیین هندوان.
از فروافتاده ترین و بدوی ترین روشهای پرستش همراه با خرافات و سحر و جادو تا برگزیده ترین افکار فلسفی و روش وحدت را در این کتابها می توان مشاهده نمود. در ریگ ودا Rig-Veda خدایانی مشاهده می شوند که مرددند به بندگان عطایایی بکنند یا نه، به آنان اسبی ببخشایند یا گاوی، و سرانجام در این تردید به این فکر اندر می شوند که آیا این مؤمنی که تقاضایی کرده، آیا شیره ی سوما Soma از برای او هدیه کرده است یا نه. اما به زودی تحول و تکاملی در اخلاق خدایان به وجود می آید، این تکامل همچنان گسترده می شود تا به صورت بزرگ و آرمان گرایانه ی ودایی؛ یعنی وارونا Varuna در می آید. این خدایی است عالی جناب که جهان و رخدادهای جهانی را با چشمش که خورشید آسمان است می نگرد. وارونا در برابر نیکی و زشتی اعمال نیک و بد بندگان بی تفاوت نیست، بلکه او اعمال و کارهای نیک را پاداش و اعمال زشت را کیفر می دهد. خدایی است رحیم و بخشاینده که تو به و استغفار بندگان را می پذیرد و از همه مهم تر آنکه مجری قانونی است به نام ریتا Rita که حافظ نظم و ترتیب گیهانی اسیکی از این دیدگاه‌ها می‌گوید که آریاییان نزدیک به هشت‌هزار سال پیش در جنوب سیبری و در اطراف دریاچه آرال می‌زیستند که با مهاجرتی که به سوی جنوب داشتند بخشی به  نا. م. دیاکونوف: تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاوز، انتشارات علمی و فرهنگی

فهرست منابع

1-تاریخ جامع ایران

2- م. دیاکونوف: تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاوز، انتشارات علمی و فرهنگی

3- حسن پیرنیا .تاریخ پیش از اسلام

4-حکمت، على اصغر، تاریخ ادیان، انتشارات ابن سینا

5-مقالات ارسالی به افتاب شنبه 26اردبهشت 1388.

6- بیانی، شیرین. تاریخ ایران باستان (۲): از ورود آریایی‌ها به ایران تا پایان هخامنشیان. چاپ هفتم. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، ۱۳۹۰. شابک ۹۷۸۹۶۴-۴۵۹۶۹۸-۸ .

7- تاریخ ماد، ترجمه کریم کشاوز، انتشارات علمی و فرهنگی

8-فراوانی ادیان  علی رضا دیانی 1393.

 


 

[1] دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد