نهضتهای صوفیه

 بی شک پایدارترین و موثرترین نهضت اجتماعی صوفیه در ایران دعوت صفویه بود که منجر به تاسیس یک دولت شیعه و ایجاد حکومتی که ان را میتوان حکومت ملی خواند شد. تجربه نهضتهای اجتماعی مبتنی بر دعوت صوفیه به وسیله شیخ خلیفه مازندرانی ( مقتول در736 هجری) و شاگردانش شیخ حسن جوری ( م. 743 ) منتهی به تاسیس نهضت سربداران در خراسان شد و نیم قرن بعد به وسیله فضل الله حروفی ( م 796 ه.) نهضت مذهبی و حروفیه را به وجود اورد که مخالف با حکام و فقهای عصر رنگ اجتماعی بارزی به ان بخشید. مدتها بعد نهضت سربداران و حروفیه صفویه دعوت اجتماعی خودرا علنی کردند که اساس این دعوت را بر شهرت و قبول فوق العاده جد خویش شیخ صفی الدین اردبیلی م 735 نهادند که در اواخر حیاتش با نهضت خلیفه هم زمان بود در مورد کثرت مریدان شیخ صفی الدین و پسرش صدرالدین نیز مثل پیروان شیخ خلیفه اهمیت نقش طبقات روستایی و عشایر را که از قدرت حکام و علما ناراضی بودند باید عامل قابل ملاحضه ای تلقی کرد درباره شیخ خلیفه که دعوتش منجر به تاسیس حکومت سربداران و تا حدی نمونه و سر مشق فعالیت اخلاف شیخ صفی الدین در تاسیس و حراست نهضت صفویه گشت گویند در اوایل حال در مازندران دست ارادت به شیخ بالوی عاملی داد ازجمله گفته اندکه چون در عقیده ای که به شیخ بالو داشت نقصانی پدید آمد به سمنان رفت و به خدمت شیخ علاءالدوله سمنانی درآمد و به دلایلی نیز ناچار به هم صحبتی علاء الدوله را ترک و چندی در بحر اباد به صحبت غیاث الدین هبت الله از مشایخ ال حمویه رسید و چون از انجا نیز به مراد خود دست نیافت به سبزوار رفت و در انجا در مسجد جامع اعتکاف کرد و به عبادت و ریاضت و وعظ و دعوت پرداخت بزودی شهرت و زهد و دیانت او که سکونت و اعتکاف در مسجد موجب مزید انتشار ان گشت شهرت او فزونی یافت تا جایی که کرامات و خوارق عادات را به او منسوب دانسته اند اینگونه خصایص و اقوال او موجب تحریک و دشمنی فقهای شهر شد تا جایی که به تحریک انها شیخ به دست ابو سعید در مسجد به قتل رسید و اعلام نمودند وی خود کشی نموده است. در روایات ان عصر از وی به عنوان قطب العارفین و شیخ بزرگوار صاحب اسرار و نظایر این القاب یاد شده است نشان دهنده ارادت مریدان به وی بوده تا جایی که به وی به چشم یک شیخ و مرشد راستی همچون خلیفه ای از امثال بایزید بسطامی و شیخ کبری تلقی میکردند طریقه او را شاگرد و مرید پور شور وی به نام شیخ حسن جوری ادامه داد.

قیام سربداران سبزوار

شیخ حسن جوری بعد ز مرگ مرموز شیخ خلیفه از سبزوار گریخت چندی در نیشابور و مشهد و ابیورد و خبوشان متواری بود تا اینکه مخالفان زیادی درتعقیب او بودند در طی همین مسافرتهای سری و متواری مریدان و هواخواهان بسیاری جلب کرد از سخنان خود شیخ بر می اید که دعوتش جنبه مذهبی داشته است و احتمالا طبقات شیعه را بر ضد حکام و فقهای سنی متهد کرده است با انکه قیام سربداران سبزوار هم در باشتین به وسیله یک دسته از مریدان وی اغاز شد خود وی به علت داشتن نقشه وسیعتری در قیام وارد نشد اما سراغاز حرکتهای دیگر به وسیله مریدان و اشخاص دیگر بود که تا جایی اتفاقات و حادثه های زیادی از جمله قتل شیخ حسن انجام گرفت اما به کمک و یاری مریدانش قیام و نهضت سربداران تزلزل نیافت حتی بعد از وجیه الدین مسعود عامل قتل شیخ حسن جوری هم شیخیان نفوذ خود را در دولت سربداران حفظ کردند از جمله انها خواجه شمس الدین علی که خود را مرید و تا حدی ادامه دهنده شیخ حسن میدانست در عزل و نصب حکام سربداران و امور نهضت سربداری محسوب میشد بعد از مرگ وی پهلوان یحیی کرابی حکومت را به دست گرفت که شیخیان نیز از اوناراضی بودند به هر حال جناح شیخ چند سال بعد به رهبری درویش در سبزوار قیام کردند اما شخصی بنام علی موید به هر وسیله ای که بود قیام و طغیا ن انها را فرو نشاند اما برای دفع مدعیان به تیمور گورکان متوسل شد اما ناکام ماند و پیروان شیخ حسن همچنان تا پایان عهد تیموریان در خراسان باقی ماندند که درویشان خوانده میشدند تاثی نهضت انان مازندران را که شیخ خلیفه از همان اوایل با انجا روابط دیرینه داشت در بر گرفت و باعث بوجود امدن نهضت دیگری بنام سید قوام الدین مرعشی گردید که تا مدتها دوام داشت سید قوام الدین مرعشی که به سید بزرگ معروف شد که در اغاز کار نهضت به سید عز الدین سوغندی که سید اعظم خوانده میشد پیوست چندی در خراسان بود و در این مدت به تزکیه باطن و ریاضت و مجاهدت پرداخت او که تربیت یافته سید عز الدین که از مریدان شیخ حسن جوری بود و از دست او خرقه گرفته بود روزگار را به سر آورد و به عامل بازگشت و به ارشاد و نشر دعوت و ترویج تعالیم و عاید طریقت منسوب به شیخ حسن جوری پرداخت ودر این مدت روستاییان و پیشه وران ولایت غالبا نسبت به وی اظهار ارادت کردند تا جایی که فرمانروای آن ولایات افراسیاب چلاوی از ترس به خطر افتادن حکومت خود توسط مریدان شیخ دست ارادت به وی داد و از مریدان سید گشت سر انجام نفوذ کلام سید و تبلیغ دوری از تجملات مادی توسط سید افراسیاب را تحمل ناپذیر نمود تا جایی که موجب جنگ و درگیری افراسیاب با درویشان گردید که نتیجه ان منجر به کشته شدن افراسیاب و تعدادی از فرزندان و کسان او شد پس از غلبه درویشان بر افراسیاب سید قوام الدین توانست نوعی حکومت سربداری از انگونه که به وسیله شیخ حسن و شیخ خلیفه در خراسان تبلیغ میشد بوجود اورد اما بروز اختلافات محلی و ظهور تیمور ادامه آنرا غیر ممکن نمود .

Template Design:Afzadi