وِدا (کتاب مقدس باستانی هند) و اوپانشیاد (متون نوشته شده مقدس درباره وِدا)

لوری اِل پاتون

دانشجو: احمد حکیمی فر

 

هنگام طلوع خورشید است گروهی از مردان بالای یک آتشدان گرد ایستاده و در حال مناجات آهنگ های شاعرانه هستند.

نزدیک آتشدان و بیرون از مرز صدای زنی که در حال کوبیدن دانـه های بـرنج اسـت با سرود روحانی پخش می شود.   هر یک از قافیه های کوچک با صدای "شواها"( Svaha) به پایان می رسد.مرد مقداری روغن یا کره تصفیه شده را از یک جام چوبین می ریزد و ناگهان آتش زبانه کشیده و خشمگین می شود. بعداز آتشدان ، شـمع دراز درخشانی که در زردی پیچیده شده ، به ماده ای روغنی آغشته شده است. تمـام صحـنه آمیزه ای از آتـش است: طلوع خورشید، آتش، کره طلایی و شمع زرد.کشیش ها در حال خواندن سـرودهای روحانی با "آگنی" خدای آتش هستند و اورا با خورشید مقایسه می کنند که در حال بالا آمدن و ریختن نور به همه جا است.سرودهای آنان همچنین او را به رنگ روغن یا کره ای تشبیه می کنند که در حال ریخـتـه شـدن به درون گودال آتـشدان بـوده و مـنـظره ای از جرقه و دود مـی سازد.         بعد برنجی که زن کوبیده است در گوی های از پیشکشهای برنـجی شکل داده خواهد شد که از آن منظره مکانی برای خوردن می سازد به خوبی پیشکشی برای کشیشان و برای اجتماع به عنوان کل. 

این صحنه چه زمانی اتفاق افتاد؟ می تواند 1500 سـال قـبل از مـیلاد مـسیـح اتـفـاق افتاده باشد ، زمانی که از بدن "مانتراس" به عنوان قربانی استفاده شد و یا می تواند در بهار 2000 اتفاق افتاده باشد. در "مانهاراشترا"ی غربی امکان تاریخی که در غرب هند واقع شده است و در جریان یک جنبش مذهبی قربانی پیروان ودا اتفاق افتاده باشد که به نظر می رسد ذقیقا متون کهن را دنبال می کنـد. فاصـله 3500 سـالـه سنّت ، تعداد زیادی را وادار کرده (اخیراً سایت های مرتبط با هندوسیم در اینترنت ،ولی در انتشارات پژوهشی و عمومی قـبل از آن)تا "ودا" را به عنوان هـستـه تکنیکی و هویتی"هندو" تعریف کنند. بالتی(پرستش عاشقانه و فارغ از خود نسبت به خدایی که وسیلـه دسـتیای به رسـتـگاری است)رایج یا جنبش های فداکارانه تکنیک ها و دانش مربوط به وابستگان "ودا" را رد کرده اند و حـضرت "تاکاراما"ی غیر قابل دسترس را به این وا داشته است تا اعلام کند که او خودش از مطالعه "ودا" دست کشـیـده.در پرتو "تاکاراما"  و سایر مردان و زنان هندوی شبیه به او ، شاید دقیق ترین این است که گفتـه شـود که سنّت طـرفـداران "ودا" نوعی اعتبار و سنگ محک کهن را اطراف تغییر مباحث مذهبی هندو باقی می گذارد.

این سنگ محک "وداز" نامیده می شود که به عـنوان یـک سـری تـکنـیک شـامـل یک ترکیب گفتاری و دسته ای از قربانیان که شامل آتش است ، پدیدار شده است. در حالی که متون گفتاری و تکنیک قـربانی آتـش احـمالاً برای قرون مصلفی وجود داشته است ، اگر نگویم هزاره ها ، پیش از 1500سال قبل از میلاد مسیح، اجماع پژوهـشی این است که تکنیک های پیروان"ودا" همانطوری که ـا در ایـن زمـان در هـند غربی می شـناسـیم پـدیـدار شده و در طول جلگه "گنگ" به سمت مشرق حرکت کرده است . آنها دارای مردمانی بوده اند که خود را "آریا" نامیده و از لحاظ زبانی خود را از "داسا" (به بندگی در آمدگان) و "ملچا" (کسانی که زبان نامعلوم سخن می گویند، خارجیان) تمیز داده اند.

در حال حاضر مباحث زیادی دربـاره خـاستـگاه خـود آریـایی ها وجود دارد( بریانت 2001 ؛ پاتـون و بریانت 2004 را ببینید) .بسیاری از پژوهـش های اروپـای قـرن نـوزدهم"هجوم" یک گروه قدیمی را ثابت کرده اند که از یک سرزمین هندی- اروپایی در حال مـهاجرت از طریق کوه قفقاز ، ایران و به هندو کش بوده و در حدود 1500 تا 2000 سال قبل از میلاد در حال جابجایی بوده اند . به هر حال شواهد جـدید باستانشناسی اظهار می کند که داستان بسیار پیچیده تر بوده و هرگز شامل یک هجوم نیست . بلکه آریایی ها ممکن است با هم رابطه داشته و با شرکای خود ممزوج شده اندو ساکنان تمدن درّه "ایندوس" ( در بـرگیرنـده آن چیزی که امروزه پاکستان و قسمت های از هند غربی است) در طول چندین قرن ، قبل از اینکه شهرهای کوچـک و بـزرگ سـاخـته شود در حدود 1700 سال قبل از میلاد از هم متلاشی شده اند. همچنین شواهد باسـتانـشـناسی اظـهار مـی کنـد که شـهـرهای درّه"ایندوس" و روشهای زندگی در مقیاس کوچکتر و بسیار فراتر از زمانی که شهرهای بزرگش از بین رفته باشد تداوم داشته است و اینکه آریایـیها بـسیار قبل تر از آن چیزی که فکر شود در اغلب قسمت های مرکزی هـنـد حـضـور داشــته اند.در پـرتو ایـن توسـعه کـهن ، برخی پژوهشگران استدلال می کنند که درّه " ایندوس" و تمدن های وابسته به "ودا" تـمدنی واحـد بـوده اند. در حـالی که بازار این مباحث داغ است، بیان این مطلب کفایت می کند که ظهور دنیای وابـسـته به "ودا" تمدنی واحد بوده اند. در حالی که بازار این مباحث داغ است، بیان این مطلب کفایت می کند که ظهور دنیای وابـسته به "ودا"به روشی پیچیده و تدریجی ، شامل مهاجرت از بیرون و نیز رشد دومی از درون می باشد.

چگونه زنان آریایی که برنج می کوبیدند و مردانی وظیفه ریختن روغن را بر عـهـده داشتند خودشان را به عنوان مردم در نظر گرفته اند؟ چه چیزی آریایی ها را از گروه های دیگر و متون "ودا" را از سـایـر مــتون متمایز کرده است؟ اول، آریاییها با ارابه جنگی ، اسبها و اسلحه های جنگی کار کرده اند که شـامل آهن بوده اند. دوم ، سـازمـان ویـژه آنـها در طبیعت به طور وسیعی به صورت قبیله ای بوده است و آنها برروی احـشـام به عـنـوان گونه و شکلی از سلامتی و مقام تمرکز کرده بودند. سوم،روش عبادت آنها حول یـک سیـسـتم دقیق قربانی دادن شامل پـیشـکشـهای نباتی(گیاهی) و حیوانی چرخیده است که در آن قدرت سخنرانی نقش مرکزی را بازی می کرده است.

 

متون و مفاهیم

کتب مقدس باستانی هند

این قدرت سخنرانی جای است که کتب"ودا" آشکارا در مرکز توجه قرار می گیرد. کلـمـه"ودا" یـعـنی دانش:از لحاظ تاریخی ، این دانش ترکیب کلمه و سرود را نفسیر می کند. چهارنوع دانش به عنوان دارائی های کشیش های برهمایی تعیین شده است."آرجی ودا" یا دانش شعر گفتن ،"ساماودا"یا دانش سرودها،"یاجور ودا" یا دانش دستورالـعـمل های تـشـریـفات مـذهـبـی و "آتاروا ودا" یا دانـش "آتارواناس" رویه ای برای زندگی روزانه (که آن را فرمول سحرآمیز نیز       می خوانند). این تقسیم بندی چهارگانه تقسیم کار بین کشیش های برگزیده را منعکس می کند که از هر کسی انتظار می رود چه کاری را انجام دهد، و بدین معنی است که خود دانش حول انجام "یاجانا" یا قربانی سازماندهی شده است. به همین دلیل "آریانزیاجنا" اقدام مرکزی به شمار می رود که به معنای تحریک و تقویت تمام گیـتی بـود. کتاب های مقدس هندوهاکلمات و سرودهایی هستند که با خدمت به تقـویـت و حـیات بخـشیـدن بـه اعمال برای داشتن قدرت کیهانی همراه شده است. بدون قربانی، خورشید در صبح بالا نخواهد آمد؛ همچنین احشام رشد نکرده و زیاد نخواهند شد و محصولات هم در طـول سـال رشـد و نموی نـخواهـد داشـت. امـکان یـک زنـدگی طولانی و سـالم برای انسان ها و پرستش پدران یا اجداد بعد از مرگ نیز وجود نخواهد داشت.

Template Design:Afzadi