رویکرد تحلیلی بردین پارسی و آریایی یهود
اکرم بندعلی شمشکی

چکیده
نخستین آیین ها و مکاتب فلسفی و عرفانی هم چون آیین مهر و زروان و مزدیسنا ، از این سرزمین باستانی ایران
بود که تأثیر این آیینها را ما درهمه ی ادیان و مذاهب جهانی می بینیم ؛ ودر میان تمام ادیان زنده دنیا ، تنها
دینی که ارتباط نزدیکی با دین یهود دارد ، دین زرتشتی است و این دین را به نام دین پارسیان هم خوانده اند
زیرا سر منشا آن پارس و یا ایران زمین بوده است .
می توان نقطعه تعاملات و تبادلات دینی و فرهنگی و اخلاقی و سیاسی و تأثیرپذیری یهود از آیین آریایی رادر
زمان حمله بخت النصر به اورشلیم و اسارت تعدای ازمردم بنی اسرائیل و یهودا و تبعید به بابل و فتح بابل توسط
کوروش کبیر که اعلامیه آزادی یهودیان در سال 538 ق. م صادر شد حائز اهمیت دانست .
اثر نفوذ ایران در دین یهود پس از رجعت از تبعید مورد قبول عده ی از دانشمندان مختلف السلیقه مورد توجه و
اهمیت قرار گرفته است و تشابهات بین دین زرتشت و دین یهود را می توان انتظار آمدن یک شاه نجات دهنده ،
وحدانیت خداوند ، و بقای روح پس از مرگ و بهشت و جهنم و نزاع بین شر و خیر و شیطان و فرشتگان و پل
چینود را نام برد. و پس از بررسی دیدگاهها و اصول موجود و هم چنین موافقت و مخالف عده ای برتأثیر پذیری
یهود ؛ و آنچه در این پژوهش مورد توجه قرار می گیرد که در دوره های بعد، این اصول اقتباسی از دین زرتشت
همان رنگ و لعاب دوران اسارت و اقامت در بابل را داشت . و ارتباطی بین زردشت با کتاب مقدس و پیامبران بنی
اسرائیل بوده است .
واژگان کلیدی : رویکرد ، تحلیلی ، دین ،پارسی ، آریایی ، یهود
2
پیش گفتار
با آن که یهود دو ن شأن خود می دانند که بگویند چیزی را در امور دینی به وام گرفته اند ) زیرا یهوه خدایی غیور
و حسود بود ( ، با این همه بعضی از جنبه های دینی را از بیرون گرفتند . نشان دادن این تأثرات در امور کم
اهمیت آسان ، ولی در جنبه های مهم دشوار است . ولی در مواردی که ابهام بیشتری در میان است ، مانند :
ثنویت ، فرشته سازی ، و رستاخیز ، می توان آثاری از وام گیری توسط یهود یافت . اما باید تأکید کرد که برتوله
در یک سخنرانی گفته که با وجود همه این وام گیری ها ، یهود جدایی دین خویش را نگاه داشتند و شرافت ایشان
لکه دار نشود . و تأثیر دین ایرانیان بر یهودیت پس از دوران جلای بابلی مورد توجه عده ای از جمله میلز که در
چند کتاب خود موضوع را رسما طرح و بیان نمود و ستر و بوکلن نیز این امر را را تأیید نموده و وان گال در کتاب
خود فهرستی از وجوه تشابه بین دین ایران قدیم و یهود را می شناسد و شارل اوتران در کتاب خود ایران را سر
چشمه ی واقعی عقاید یهود و مسیحیت معرفی می نمایند.) گیمن ، 1363 : 119 - 120 )
شریعت هزاره ها: پس از تبعید انتظار آمدن یک شاه نجات دهنده یا مسیح موعود. و مسئله وحدانیت خداوند و
تعلق او به همه ی اقوام و مسئله بقای روح پس از مرگ و مسئله شریعت مجازات و مکافات پس از مرگ .
همچنین یهودیان افکار ایرانی را درباره ی معاد جسمانی و رقابت روح پلید و نزدیک شدن زمان خراب شدن عالم
و احیای جهان پذیرفتند.و مسئله تعریف تاریج جهان به صورت نزاع بین خیر و شر.این ثنویت که نسبت به مذهب
اسرائیل بیگانه است، بعد از دوره ی اسارت در آن مذهب اهمیت خاصی پیدا می کند. لشکریان خیر و روشنایی،
فرشتگان و نیکوکاران اند و طرفداران شرّ و یا تاریکی .شیاطین و زشتکاران . از آن پس بر شماره ی فرشتگان و
شیاطین در دین یهود افزوده گردید. و مسئله شیطان به صورت یک حریف زورمند در مقابل آهورامزدا و مسئله
فرشتگان دین یهود از دین ایرانیان اقتباس شده وهمانطور که در دین مزدیسنا در کنار اهورامزدا امشاسپندان
قرار گرفته اند ، که مظاهر مختلف خداوند می باشند ، از برخی جهات این موجودات عالیقدر ، در واقع همان
فرشتگان مذهب یهود در کنار یهوه از قبیل: میکائیل ،جبرائیل و اقنوم های سه گانه ی کلام و روح القدس و
خرد می باشند و مسئله بعدی اسامی شیاطین نیز در برخی موارد از ایرانیان اقتباس شده است.همچون آسموده
که از انشمادائوا )دیو خشم( مزدیسنا اقتباس شده است و مسئله پل چینود یا پل صراط . با توجه به مباحث و
کتب بسیاری که در این مورد به نگارش در آمده است که اهمیت موضوع را نشان می دهد .
3
با توجه به این جستار می توان گفت که دین یهود یک دین پارسی است ؟ وهم چنین مشهوداتی از این اصول
اقتباسی در فرقه های یهود که بعد از اسارت در بابل به وجود آمده بودند دیده می شود ؟ و هم چنین اشاره ای
به کتاب مقدس که در مورد دین زرتشت سخنی به میان آورده است ؟ و انبیای بنی اسرائیل یادی از دین
زرتشت دارند؟ این پژوهش بر آن است که با جمع بندی مطالب در قالب یک مقاله به روش کتابخانه ای و تحلیلی
– توصیفی این جستار را مورد ارزیابی قرار دهد .
ارتباط تاریخی دین زرتشتی با کتاب مقدس
تاریخ اندیشه یهودی با ظهور عبرانیان به عنوان قومی مستقل در قرن سیزدهم قبل از میلاد آغاز شد . طبق
اطلاعاتی که از تمدن بین النهرین داریم به نظر می رسد نویسندگان کتاب مقدس عبرانی از عناصراسطوره های
باستانی خاور نزدیک بهره جسته و آنها را با توجه به اندیشه های مذهبی خاص خویش باز سازی کرده اند .
)کوهن ، 1383 : 23 )
در کتاب مقدس از خود این دین نام برده نشده است اما از سلاطین ایران در هشت صحیفه از صحیفه های تورات
نام برده شده است ) در کتاب دوم تواریخ ایام ، باب سی و هشتم ، آیات 22 - 23 ؛ کتاب عزرا ، باب یکم ، آیة 1 ؛
باب هشتم ، آیة 1 ؛ کتاب نحیما و باب دوم ، آیة ا ؛ کتاب استر ، باب اول ، آیة 1 ؛ کتاب دانیال ، باب نهم ، آیة 1
؛ باب دهم و باب یازدهم آیة 1 ؛ و کتاب حجئی نبی ، باب یکم ، آیة 1 ؛ . کتاب زکریای نبی ، باب یکم ، آیة 1
. در کتاب اول اناجیل ) انجیل متی ( می خوانیم که اولین کسانی که به دیدار عیسای تازه تولد یافته آمدند چند
نفر از حکمای مشرق زمین بودند که به نام مغ خوانده می شدند و احتمالا همان روحانیون زرتشتی بوده اند )
انجیل متی ، باب دوم ، آیة 1 . )
از میان کلیه ادیان خارجی که به نحوی با کتاب مقدس مرتبط بوده اند ، دین زرتشتی تنها دینی است که تا به
امروز باقی مانده است . زرتشتیان تنها گروهی از پیروان ادیان دیگر است که نه تنها در کتب مقدس تورات و
انجیل مورد سرزنش و نکوهش قرار نگرفته اند ، بلکه به نحو قابل توجهی هم مورد تقدیر و تحسین واقع شده اند
یاد می کند ) کتاب اشعیای نبی ، باب » مسیح خویش « یهوه از کوروش پادشاه زرتشتی ، با عنوان 45 ، آیة 1 .)
چندین قرن پیش از آنکه در عهد جدید برای نامگذاری حضرت عیسی به » مسیحا « و بدین ترتیب لفظ عبری
کار می رود ) انجیل یوحنا ، باب یکم ، آیة 41 ( .در تورات برای توصیف یک پادشاه زرتشتی استعمال شده است
چوپان « .در حقیقت کوروش پادشاه زرتشتی با نام مهم دیگری نیز مورد خطاب قرار گرفته است که از آن با عنوان
4
یاد می شود ) کتاب اشعیای نبی ، باب » من 44 ، آیة 28 (، عنوانی که در یکی از صحیفه های تورات برای شخص
خداوند به کار گرفته شده است . ) مزمور ،باب 22 ، آیة 1 (. ) هیوم ، 1380 : 305 - 306 )
تأثیر نظری دین زرتشتی بر کتاب مقدس
از میان کلیة ادیان قبل از مسیحیت که جمعاً بر نه دین بالغ می شوند ، دین زرتشتی تنها دینی است که در آن
یک اعتقاد دینی مشخص وجود دارد و این مطلب در کتاب مقدس ذکر شده است . و از آغاز صحیفه های عهد
عتیق تا صحیفة اشعیای نبی همواره منشا غایی همه چیز و از جمله شر ، یهوه ، خداوند معرفی شده است . اما
پس از اسارت و تبعید یهودیان تغییر مشخصی صورت پذیرفت . اگر دو روایت مشابه مربوط به تجربة خاصی از
حضرت داود پادشاه قوم بنی اسرائیل را در نظر بگیریم خواهیم دید که در سندی که مربوط به دوران پس از تبعید
است . ) کتاب اول تواریخ ایام ، باب 21 ، آیة 1 ( و در مطلب مشابهی که مربوط به دوران قبل از تبعید است )
کتاب دوم سموئیل نبی ، باب 24 ، آیة 1 ( واژة شیطان جایگزین یهوه شده است . بنابراین ، شیطان از اجزای
اصلی تفکر کتاب مقدس نبوده است و بلکه بعدها از طریق دین زرتشتی به آن وارد شده است .
شاید زمانی که یهودیان به هنگام تبعید در بابل در تماس مستقیم با دین زرتشتی قرار گرفتند اندیشه های جدید
دیگری نیز سوای عقیده به شیطان ، از آن دین وام گرفتند : اندیشه هایی از قبیل طرح استادانه ئ دقیق مبحث
ناجی بزرگی که در آینده ظهور خواهد کرد ، ایده رستاخیز و قضاوت الهی و بالاخره وجود یک زندگی اخروی قابل
که به یونانی پارادیوسوس تلفظ می شود ، انجیل لوقا ، باب ( » بهشت « تصور ، مسلما واژه عیسوی 23 ، آیة 43
( از لحاظ لغت شناسی از زبان پارسی گرفته شده است که در اوستا آن را پایریدزا می گویند.)همان: 306 - 307 )
تأثیر عقاید زرتشتی بیشتر از بقا و دوام هلنیزم بر قوم یهود بوده است . و شاید از آن جهت که اولی در محیط
استدلالات فلسفی محض و خارج از تصورات دینی به وجود آمده بود در صورتی که دومی خود به عینه مکتبی
مذهبی و ایمانی بود و یک سلسله عقاید روحانی از نوع اعتقادات یهود بر آنها عرضه می داشت. به جان بی ناس
ظاهراً یهود با آیین زرتشتی در بابل تماس حاصل کردند و از اصل و فروع ایرانیان آگاه شدند . از جمله اعتقاد به
تعبیر کردند و هم چنین به ملائکه کروبی و بعث بعد از موت و ظهور مسیحای نجات » شیطان « اهرمن که آنها به
دهنده . همةاین نکات و معانی در آنجا در دین یهود نفوذ یافت ، زیرا اثری از این مبادی در آثار اولیه آن قوم دیده
مار « نمی شود . البته در نوشته ها و آثار قدیم اسرائیلی ، قبل از آنکه از اهریمن ایرانیان آگاه شده باشند ، از وجود
سخن رفته است ، و همچنین از هبوط ملائکه به روی زمین و ازدواج آنها با دختران بشری » جنت عدن « در »
فبل از ظهور نوح نبی چیزهایی گفته اند و بعضی حکایات دیگر که از آن جمله موجوداتی علوی بودند که یهوه
5
آنها را به جفا و آزار ایوب نبی مأمور فرمود در آثار آن قوم دیده می شود ؛ و تاریخ آنها همه قبل از هنگام اسارت
بابلی است . ولی هیچ یک از آنها تصریح به وجود یک روح نیرومند زیاتکار و خدای شر ، که در قوت ایجاد و قدرت
عمل همشأن و برابر با روح الاهی ) یهوه ( باشد نمی کند . اما پس از دوران اسارت و عصر منفای قوم یهود ، رفته
رفته نوشته های مذهبی ایشان برای روح موذی و مبدأ شر ) شیطان ( معتقد به یک نیروی بی پایان و ابدی شد
که در برابر الاه قرار دارد که در حقیقت با او در رتق و فتق عالم امکان رقابت می کند و گروهی از دیوان و ارواح
شئول هم در » هاویه « موذی ) شیاطین ( نیز در زیر فرمان و معاونان او هستند . از طرف دیگر عقیده به وجود
این زمان در نزد یهود به ظهور رسید که آنجا را سرزمینی ظلمانی و محل اقامت اموات دانسته اند و این عقیده
شبیه به بهشت و دوزخ پارسیان است و نیز بعضی از علمای ایشان سخن از رستاخیز و قیام اموات در روز واپسین
به میان آوردند و شرح وبسطی در باب شمار افعال آدمی و داوری در اعمال انسان و پاداش و کیفر نهانی او بیان
اشاراتی آمده ولی در این روزگار » روز مقدر « کردند . البته در صحف انبیا و قبل از ایام نفی و اسارت در بابل از
یهودیان از زردشتیان پیروی کرده ، مبادی آنان را مفصلا قبول و اقتباس کردند . ) بی ناس ، 1373 : 546 - 547
انبیای قوم اسرائیل
ایران زرتشتی برای قوم یهود فقط دایه نبود بلکه در حق این طفل یتیم ، مادری کرد و آن را در دامن خود پروراند
. قوم یهود که تورات را به دست داشتند . وقتی در ایران به آرامش رسیدند بسیاری از عقاید خویش را از ایرانیان
اقتباس کردند و به تدوین آن کوشیدند تا آنجا که انبیای قوم اسرائیل در نبوات خویش از شاهان ایرانی به نیکی
یاد کردند و ایشان را ستایش نمودند . جامعة اسلامی به روزگاران دیرین ، محیط مناسبی برای یهودیان بود تا بار
دیگر به نفوسی نظیر سعدیا و ابن میمون فرصت دهند تا فلسفه و عرفان و کلام خویش را بنگارند . تسامح جامعه
در این خصوص به آنجا رسید که ابن کمونه هر چه خواست گفت و متعرضی نیافت . تو گویی که درآن زمان ما
غرب بودیم و غربیان ، شرقی امروزی ، آری در اسپانیای اسلامی و تحت حکومت مسلمانان بود که یهودیان به
احیاء عرفان خویش کوشیدند و جهد بلیغشان در این خصوص بر جای ماند و افزون گشت و کتاب حاضر در این
باره ، شاهدی راستگو و تحقیقی ماندگار است . در همین جاست که میتوان دید علاوه بر زرتشت ، عرفان اسلامی
نیز بیش از آنکه از عرفان و فلسفه یهود بهره برده باشد در آن اثر گذاشته است . ) شولم ، 1385 : 14 ) 1
1 -پیش از این ، استاد عبدالحسین زرین کوب ، اشارتی به این معنا کرده بود ؛ برای تفضیل بنگرید به عبدالحسین زرین کوب در
قلمرو وجدان ، انتشارات علمی ، 1369 ش ، ص 518 بخش یادداشتها ، یادداشت شمارة 611 .
6
بررسی نفوذ دین ایران قدیم بر یهود
همانطور که بیان شد تأثیر بر دین یهود پس از دوران اسارت بابل بوده است و با کشف طومارهای بحرالمیت و
بررسی آنها این مسئله جای پژوهش فراوان دارد . می توان وجوه تشابه بین دین ایران قدیم و یهود را به طریق
زیر خلاصه کرد :
-شریعت هزاره ها ، وحدانیت خداوند و تعلق او به همه ی اقوام ، بقای روح پس از مرگ ، شریعت مجازات و
مکافات پس از مرگ ، تعریف تاریخ جهان به صورت نزاع بین خیر و شر ، شیطان به صورت یک حریف زورمند
در مقابل اهورامزدا ، فرشتگان دین یهود از دین ایرانیان اقتباس شده ،اسامی شیاطین و پل چینود یا پل صراط
که به تفضیل به این موارد اشاره می شود.
1 -وحدانیت خداوند و تعلق او به همه ی اقوام
کهن ترین خدایان قوم آریا بر پایه ی عرفان نامگذاری شده اند از جمله خدای راستی ، مهربانی ، عشق ، محبت ،
وفاداری ، درست پیمانی ، راستگویی ، شعر و موسیقی و رقص و کشاورزی ، شکار ، تندرستی ، پیشگویی ، شراب
، عدالت ، قناعت .....و از دوره های پیش از زرتشت خدایی است به نام ورثرغنه که رب النوع رعد بوده است و
خدای مهر به نام آفتاب و رعد پسر آنها و کم کم این عناصر طبیعت که نخستین معتقدات را تشکیل می دادند
در دین زرتشت به یک عده معاونان و دستیاران اهورمزدا تقسیم شده اند . و در متون هیتی های آریایی در آسیای
صغیر عهدنامه ای که در میان اقوام میتانی و دولت هیتی که سران هیتی به خدایان ایرانی مانند خدایان میثره و
ورونه خدای آسمان و این دوره خدای جنت یاد کرده اند و نخستین دینی که آریائیان ایرانی پس از استقرار در
ایران و شهرنشینی شدن تدوین گشت و به صورت شریعت مدون در آورده اند و از ایران به خارج رفته و بر همه
ی ادیان دیگر نیز تأثیر نهاده مهرپرستی است .
ایران اولین کشوری است که در جهان خدای یگانه را شناخته و به مردم سایر ملل شناساند . تا این موقع هر قوم
را بتی و خدایی و رب النوعی خاص بود که حامی شهر یا دیار و کشور آن قوم بودند ، ولی خدایی که در جهان و
زمین را آفریده باشد و مردم را به طور کلی خلق کرده باشد و شادی را برای مردم آفریده باشد برای آنها مفهومی
نداشت . مزداپرستان ایرانی بئدند که این فکر را در سراسر گیتی پخش کردند که خداوندی که خالق جهان است
جسم ندارد و از سنگ و آهن آزرده نمی گردد . قوم یهود که تنها ملت یکتا پرست بعد از ایران قدیم است ، یکتا
پرستی خود را مدیون ایرانیان می باشد . ژنرال سرپرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران خود می نویسد : اگر دین
پاکیزه زردشت به نحو خاص اثری در دین یهود نداشته باشد لامحاله این تأثیر را داشته که اعتقاد به پرستش
7
خدای مخصوص به یک قبیله و طایفه را تضعیف نموده و تصویر یک خدای واحد بزرگی را که به همه ی ملل تعلق
داشته باشد قوت بخشیده است . و یهودیان تنها بعد از تبعید و تماس با عقاید ایرانی است که در نحوه ی دیدشان
تغییر حاصل گردید . وی در جای دیگر می نویسد : پاکیزگی و علو نظری که در تعلیمات زردشت نسبت به
اهورمزدا هست ، زیاده از آن است که ببنی اسرائیل نسبت به یهوه خدای طایفه ی خود داشته اند و این عبارت را
اگر شمشیر درخشنده ی خود را تیز کنم و دستم « : از قول یهوه خدای بنی اسرائیل به عنوان شاهد می آورد
محکم بچسبد از دشمنانم انتقام خواهم کشید و به کسانی که با من دشمنی دارند سزا خواهم رسانید . تیرهای
. » خود را خون سیراب می گردانم و شمشیرم گوشت خواهد خورد
به نوشته ی ژ . دومویل ، زردشت به راستی نخستین مصلحی است که به تبلیغ یگانه پرستی و عظمت خداوندی
پرداخت و به خدای یگانه و توانایی که کبریایی او بیش از خدایان دیگر است ، معتقد شد . ) صفی زاده ، 1392
: 16-18 .)
هیوم مفهوم ذات متعال در دین یهودی را این چنین بیان می دارد که سربلندی دین یهودی در نحوة ایجاد و
گسترش مفهوم ذات خداوند در این دین بوده است . این گسترش مراحل مختلفی را طی کرده است . یکتا پرستی
آن هدیه حضرت موسی )ع ( نبوده است . در اولین فرمان از مجموعة ده فرمان وجود خدایان دیگری غیر از یهوه
مورد انکار قرار نگرفته است . اما عبرانیات از پرسش آن منع شده اند ) سفر خروج ، باب بیستم ، آیة 3 ؛ سفرتثنیه
، باب پنجم ، آیة 7 ( . حتی چهرة چنان برجسته ای مثل حضرت داود که از معماران اصلی حیات قومی یهود
است احساس می کرد که تبعید از کشورش به معنای جدا شدن از پرستش یهوه است . ) کتاب اول سموئیل ،
باب بیست و ششم ، آیة 19 ( . تا حدود قرن هشتم پیش از میلاد و شاید حتی تا ایامی نزدیکتر به تبعید بابل ،
وفاداری عبرانیان به یهوه مانع از این نمی شد که آنان برای مردم دیگر حق مشابهی در مورد پرستش خدایانشان
قائل شوند .
در اثر رهبری یک عده پیامبران برجسته عبرانی از عاموس نبی تا پیامبر بزرگ و ناشناختة دوران تبعید بود که راه
طولانی شناخت مفهوم واقعی توحیدگرایانة وجود خدای واحد عالم، قدم به قدم طی شد. ابتدا چهار پیامبر قرن
هشتم پیش از میلاد، عاموس، هوشع، اشعیاء و میکای نبی، یَهُوه را صرفاً برحسب مبانی اخلاقی معرفی کردند:
بدین ترتیب که وی خدایی عادل، مقدس، دوست دارنده و منطقی است و نه سلطانی مقتدر که به دنبال انقیاد و
تسلیم مخلوقات در برابر خویش باشد. سپس پیامبران قرنهای ششم و هفتم پیش از میلاد، به ویژه ارمیاء و حزقیل
نبی، مسئولیت اخلاقی افراد در مقابل یَهُو را مورد تأکید قرار دادند. آنها اعلام کردند که افراد درستکار، و نه قوم
یهود به عنوان یک مجموعه، زیربنای اساسی برای تحقق هدف خیرخواهانة خداوند در مورد جهان را تشکیل می
8
دهند. اولین اشارة ضمنی به اینکه غیریهودیان نیز میتوانند در پرستش یَهُوه مشارکت داشته باشند در کتاب
ارمیای نبی،ب اب دوازدهم آیات 17 - 15 ، وجود دارد. در نهایت، فصول ماندگار کتاب اشعیای نبی، ابواب چهلم تا
پنجاه و پنجم که احتمالاً مربوط به سالهای پایانی دوران تبعیداند، ادراکی از خداوند را که همة موانع نژادی، زمانی
و مکانی را به کنار مینهد به دست می دهند. خداوند قادر، بصیر،عادل،خالق،حاکم ومنجی جهان از بندگان خویش
میخواهد این پیام الهام بخش را از طریق ایثار و تحمل رنج پیش ببرند.
این قرائت تبشیری و جهانی طرح الهی به تعالیم عیسی مسیح )ع( منتهی شد. یهودیان روی هم رفته متعالی
ترین انتظارات دین خود را برآورده نساختند. علائق دینی آنها به طور عمده روی تشریفات و آداب ظاهری بود.شاید
اصرار بیش از حد آنها روی آداب و صور تشریفاتی،در طول قرون متمادی تاریکی که از آن زمان تا ظهور مسیح
)ع( برآنها گذشت،برای حفظ هسته اصلی و با ارزش دین آنان نقش یک پوسته محافظ را بازی کرده باشد. به
هرجهت مفهوم توحید اخلاقی ، که از خلال تجربیات سخت حیات دینی یهود به تدریج به شکل ماهرانه ای
پرداخت شده است، موجب شد تا یهودیان در دوران خود پیشرفته ترین معلمین دین و اخلاق در سرتاسر جهان
محسوب شوند. آنها راه را برای مسیحیت هموار کردند. ) هیوم ، 1380 : 291 - 293 .)
تعالیم اخلاقی و خداشناسی زردشت ، با جهان نوینی که همان وسعت نظر و تعمیم مبارزه ی خیر و شر همراه
می باشد که در قسمت بعدی به این مسئله اشاره می شود .
تعریف تاریخ جهان به صورت نزاع بین خیر و شر :
اهورمزدا یگانه خدای توانا و دانا ، خدایی است که جهان را به نیروی اندیشه ی خود پدید آورد و خود نیز با توانایی
بی کران بر سازمان آفرینش سامان بخشیده و فرمان می راند . او خداوند دادگری است که بر پایه ی دادگری ، دو
نیروی ناسازگار و وارونه ای پدیدآرندگی و تباهی یا آفرینش و نیستی یا نیکی و بدی ، افزایش و کاستی را خود
در سازمان آفرینش خویش به کار می برد . ) صفی زاده : 19 )
و آریاییان از دیرباز به دو مبدأ خیر وشر قائل بودند و سخن از دو گوهر به نام سپند مینو و انگره مینو ، خیر و شر
است که در عین حال که قرین و تؤامان هستند و کاملا در تضاد با یکدیگر ند ؛ یکی بهتر و بهترینها و دیگری بد
است و بدتر را انتخاب می کند : که یکی زندگی را و دیگری نازندگی را . دو تؤامان تصوری است که بالاترین تجلی
آن را در وجود انسان و خرد او می توان مشاهده کرد دستور مانکجی نوشیروان جی دالا دو مینو را چنین شرح
داده است: که مظهر اراده و اندیشه خلاق اهور مزدا سپند مینو یا روح مقدس است . روح مقدس ، بدان سان که
در اندیشه اهورمزداست ، نشانة وجود آرمانی یا کامل است . هنگامی که در جریان آفرینش ، اندیشه خدا جلوة
9
مادی به خود گیرد ، نقص پدید می آید و با خلق انگره مینو یا اهریمن ) روح شر ( که ضد سپند مینو است و روح
شر حجاب سپند مینو ) خیر ( است .) مزداپور ، 1395 : 104 - 105 )
در مذهب یهود نزاع بین خیر و شر از مذهب یسنا گرفته شده است . این ثنویت که نسبت به مذهب اسرائیل
بیگانه است و بعد از اسارت در آن مذهب اهمیت خاصی پیدا می کند . لشکریان خیر و روشنایی ، فرشتگان و
نیکوکارانند و طرفداران شر و تاریکی . شیاطین و زشتکاران . و از آن پس بر شماره ی فرشتگان و شیاطین در
دین یهود افزوده گردید . )صفی زاده : 21 )
خیر و شر ، خدا و اهریمن در پندار زردشتی چنان متمایزند که روشنی از تاریکی ، آن چنان که متنی بیان می
کند :
بی شباهتی خیر و شر ، روشنایی و تاریکی و دیگر جوهرهای متضاد به خاطر عملکرد یکی «
یکی از آن دو نیست ؛بلکه به خاطر اصل آن است . این مسئله را میتوان از این حقیقت دید
که ماهیتشان با هم ترکیب نمی شود و متقابلا ویرانگراند . و درجایی که نیکی است ،احتمال
» وجود اهریمن نیست و در جایی که روشنایی وارد می شود ، تاریکی رانده می شود
خیر وشر نه تنها متفاوت از یکدیگرند ؛ بلکه آنها غیر قابل تغییرند و دارای همان ماهیتی خواهند بودکه هستند :
هر چیز قابل تغییر است . مگر گوهر خیر و شر . محال است که به هر وسیله ای گوهر خیر «
» . و گوهر شر به خیر تبدیل شود 2 ) هینلز ، 1393 : 67 )
پس از کشف طومارهای بحر المیت اشاره های اندکی به این موضوع در نوشته های یهود در دست بود . رینگرن
این طومارها را بررسی کرده است . دانستیم که روح یهوه همیشه نیکو و نیکخواه نبوده است . در کتاب داوران )
باب 9 آیه 22 ( آمده است که چگونه یهوه روحی خبیث را به نزد ابی ملک و مردم شکیم می فرستد . چون روح
او را مورد حمله قرار می دهد . در نوشته های » روح خبیث یهوه « یهوه شائول را تحت فشار می گذارد ، یک
روحانیون یهود ، خیر و شر در برابر هم قرار گرفته اند در پیمان یهودا سخن از دو روح رفته است که به آدمی
خدمت می کنند ، یکی راستی و دیگری خطا و سپس از روح سومی یاد می کند که نیروی اختیار را پدیدار می
و به طور کلی ، تنها از روح » . و در میانة روح ، شناخت فکر است که اراده به هر سو گرویدن از آن اوست « : کند
2 - مینوی خرد ، بیلی ، ترجمه احمد تفضلی ؛ به کوشش ژاله آموزگار ، تهران : توس 1380
10
خیر و شر نام برده می شود چنان که در انجیل چهارم چنین است در هرماس آنها را چنین می نامد : ارواح مقدس
گیمن ، ( » . و خبیث که هر دو در آدمی زیست می کنند 1393 : 127 )
سرنوشت و جبر
سرنوشت و جبر در برابر اختیار و تفویض و مشابهت دو روح با روشنی و ظلمت و آفرینش خاص خدا را به آن
بیفزاییم که به یاد اساطیر زروانی خدای زمان یا سرنوشت می افتیم که پدر اورمزد روشنی و پدر اهریمن ظلمت
بود .چون این صورتی است که یهودیان قرن اول پ . م شاید از دین ایران خبر داشتند و بدین گونه حدس ما
تأیید می شود . این با آنچه از گفتة ژوزفوس دربارة سرنوشت در دین اسنی ها بر ما معلوم است و آنچه در متنهای
مندرج است تأیید می شود . » اتحاد نو « بحرالمیت دربارة اهمیت بخت و زمانهای معین در نظر اعضای 3 و عبارتی
فرقة اسنیان برآن اندکه سرنوشت بر همه چیز چیره است و هیچ واقعه ای « : را که ژوزقوس آورده نقل می کنیم
گیمن : ( » . بر سرکشی نمی رود مگر آنکه در سرنوشت آمده باشد 129 )
تصور شیطان
در مزدیسنا از یک سو خدایان و از سوی دیگر اهریمنان قرار داشتند امور نیک و خیر مانند روشنایی و باران را
به خدایان نسبت می دادند و امور بد و شر همچون تاریکی و خشکی را به اهریمنان آتش ، پسر آسمان ، در شکل
ابتدایی خود – که برق باشد – در مبارزه ای ارواح منور ، که حامل و حامی روشنی ، گرما و زندگانی هستند با
روانهای پلید ، تاریکی و خشکی عامل مؤثر شمرده می شود . ) صفی زاده : 177 )
اهور مزدا و اهریمن هر دو زادة زروان ) خدای زمان ( بودند جهان عرصة جنگ این دو نیروی « ، آیین زروانیان
نیک وبد است ولی چیرگی در پایان جهان با اهور مزداست و چون پاکی مطلق است و بدی به آن را ه ندارد پس
آذر گشسب ، ( » هر چه بد است اهریمن است 1351 : 137 )
و زنر اهریمن را اینگونه معنی . » من اورمزد را بر تو فرمانروا ساختم « هنگامی که زروان به اهریمن می گوید که
می کند که اهریمن شهریار جهان است ، ولی اورمزد بر جهان ارواح که برتر و بالاتر است ، فرمان می راند . باز
عین این تصور را باید از کیش میترا یا مهر پرستی نتیجه بگیریم به شرطی که شکل شیرسر که از زوکا گرفته تا
کومون به عنوان زمان بی انتها تعبیر می کنند و آن را خدای متعال می دانند ، باید چنان که لکه ، زنر و نگارنده
3 نتیجه گیری شود » دستور نامه آیین « -ویدنگرن همین شیوه را در پیش گرفته است بی آنکه درباره منبع اعتقاد به دو روح در
.
11
گفته اند اهریمن گندارند . زیرا این خدای سنگدل و زشت با مار ، نشانة منطقة البروج و چهار بال ، همچون
دارندة جهان جلوه می کند .
در یهود تصور شیطان همچون دشمن خدا و اعتقاد به دو روح ، بر خلاف یکتاپرستی خشک و جزمی انبیاء بنی
پادشاهان این « اسرائیل ، گامی به سوی بدبینی بود و مرحلة بهدی آن هنگامی بود که پولس رسول شیطان را
می نامند . که این یک مرحلة همانندی در آیین زروان دیده می شود . ) » شهریار جهان « و یوحنا او را » زمان
گیمن ، 1393 : 130 - 131 ( . و شیطان در کتاب مقدس یهود از ابتدا تغییری فوق العاده کرده است . در کتابهای
مربوط به یعقوب یا زکریا ، شیطان یا ابلیس یک عبد و بنده ی حقیر خداوند بیش نیست که به او نقش رنج دهنده
و عذاب دهنده ی مردم محول شده و به تدریج به صورت یک حریف زورمند در می آید و در دو مورد یعنی کتاب
شموئیل و در کتاب تواریخ که هر دو داستان واحدی را بیان می کند ، و شیطان در واقع جای خداوند را در روی
کره ی زمین می گیرد . و همچنین شیطانی که در کتاب ایوب ظاهر می شود یک ملائکه ی عاصی یا یک معارض
نیست ، بلکه روح شریری است ولی شیطان یهودی ها بعد از بازگشت از شرق یک شاهزاده ی نیرومند و یک شیر
ژیان است و این جهان به او تعلق دارد و این شیطان از اهریمن ایرانیان و دین زرتشت تقلید شده که خدای تاریکی
و ظلمت است . و اسامی شیاطین نیز در برخی از موارد از ایرانیان اقتباس شده است همچون آسموده که از
انشمادائوا ) دیو خشم ( مزدیسنا اقتباس شده است . ) صفی زاده : 22 )
عبرانیان باستانی را عقیده در باب نیروی شر ) شیطان ( در سطح عقاید سادة آنیمیزم بود و ازآن درجه بالاتر نرفته
بودند و برای شیطان توانایی و قدرت مقاومت در برابر یهوه را قائل نبودند ولی در این تاریخ این عقیده ساده بدوی
تکامل حاصل کرد و برای قوة موذی و تبهکار نظم و سازمانی قائل گشتند و در رأس آن فرماندهی به القاب گوناگون
قرار دادند که شیطان پیش از همه ذکر شده است . و اولین بار که از این قوه ملعون نام رفته در صحیفة زکریای
نبی است که اورا معارض و هماورد فرشتگان و ملائکه قرار می دهد و اورا اغوا کننده و فریب دهندة آدمیان می
داند . سپس کاتبان و مؤلفان کتب عهد عتیق نام شیطان را در کتب و متون تاریخی دیرینه نیز درج کرده اند و
حتی محرران اسفار پنجگانه از وجود او در جنت عدن سخن گفته اند . ) بی ناس ، 1373 : 547 )
ایزد در آیین ایران و فرشته در آیین یهود
هرچند فرشته در بیشتر دین ها هست ولی طبیعت و کار آنها در دینهای مختلف متفاوت است . در گاتهای زرتشت
نام برده است بدون آن که آنها » اَشی « و ، » آذر « ، » سروش « از فرشته ) ایزد ( سخنی نرفته است هرچند از
را فرشته ) ایزد ( بخواند . تنها در نوشته های پس از گاتها عنوان ایزد به آنها داده شده است . در نوشته های دینی
12
بعد از گاتها از ایزدان بسیاری نام برده شده است و شاید شمار آنها از هزار فزونتر باشد و حتی نیایشها یی برای
برخی از آنها نوشته شده است . و تعدادی از دانشمندان باور دارند که موضوع فرشته ، از دین زردشت وارد سایر
ادیان از جمله دین یهود شده و از آنجا به دیگر ادیان ابراهیمی راه پیدا کرده است . و هانری کربن تا آنجا پیش
رفته که فرشته شناسی را مهم ترین بخش دین زرتشت دانسته است . با توجه به این که در گاتها از فرشته و
ابلیس به صورت موجودی خارج از انسان سخن نرفته است ، باید ایزد را ساخته و پرداخته نویسندگان جوانتر
دانست . که ایزد خوانده می شوند که به معنای شایسته نیایش است . و به هر روی باید مفهوم آن را از خود اوستا
فهمید و نه از مقایسه با سایر دینها . و نخستین گام در راه فرشته سازی در یسنا هفت هات برداشته شد و با این
دادند که » امشاسپندان « یا » امشا سپنتا « ترتیب که به شش فروزه ی بزرگ اهورامزدا ، به صورت گروهی نام
به دهشمندان بی مرگ و یا فرشتگان برتر برگردانده شده است و هر یک از این شش فروزه اهورمزدا ، پشتیبان
یکی از عناصر و یا موجودات طبیعی و همچنین حامی یکی از ویژگی ها و یا چیزهای متعلق به آدمی شدند . و
ایزدان به دو گروه مینوی و مادی بخش کرده اند . ایزدان مینویی پاسداران رفتارها و چیزهای مینوی هستند مانند
رشن ) راستی ( ، ورهرام ) پیروزی ( و چیستی ) دانش ( و ......و ایزدان مادی مانند : هوخشترا ) خورشید ( و زم
) زمین ( و تیشتر ) باران ( و......) صفی زاده : 208 و 209 و 212 )
در دین مزدیسنا در کنار اهورامزدا امشاسپندان قرار گرفته اند ، که مظاهر مختلف خداوند می باشند از برخی
جهات این موجودات عالقدر ، در واقع همان فرشتگان مذهب یهود از قبیل : میکائیل ، جبرائیل و اقنوم های سه
گانه ی کلام و روح القدس و خرد می باشند که در مذهب یهود پس از اسارت ، اهمیت قابل ملاحظه ای پیدا کرده
اند و همه آنها افتباسی از دین ایران هستند و به تدریج یهودیان در برخورد با عقاید ایرانی چنان یهوه را مقام
شامخ بخشیدند که دیگر رابطه اش با مخلوق قطع شده بود و لازم بود وسیله ای بر انگیخته شود تا رابطه بین
یهوه و بندگانش باشد . )همان : 22 )
برحسب عقاید قدمای یهود ، ملائکه جز رسل و فرشتگان الاهی بیش نبوده اند ، لیکن در این زمان برای گروه
ملک ترتیب و نظمی برقرار کرده ، برای هریک درجاتی و مرتبتی معین کردند ، چندانکه در ادوار غلبة یونانیان و
عصر مکابیان ، به هفت ملک مقرب در رأس خیل فرشتگان قایل شدند که ایشان را به ترتیب رفائیل ، اورائیل ،
میکائیل ، راگیل ، سرافیل ، جبرائیل ، و یرمائیل نام دادند و از همه مهمتر و بالاتر میکائیل و بعد از او جبرائیل
است . ) بی ناس ، 1373 : 547 )
مهرپرستی در شباهت با یهودیگری
13
حضرت موسی عصای خود را به کوه می زند و آب از آن خارج می شود و به همین طریق میترا نیزه ی خود را به
طرف صخره پرتاپ می کند . میترا گاوی را می کشد و باعث پیدایش تمام موجودات جهان می گردد و بر طبق
قرآن موسی گاوی را قربانی می کند و قسمتهایی از بدن او را روی یک مرده می افکند و او را زنده می کند .
) صفی زاده ، 1392 : 141 )
اعتقاد به رستاخیز مردگان
یکی از باورهای اصیل یهودیت که تصور می شود از بیگانگان گرفته شده باشد ، اعتقاد به رستاخیز مردگان است
. ایرانیان عهد باستان می گفتند در زمان آینده پس از آنکه خدای خیر و شر بر خدای شر پیروز شود و اورا نابود
کند ، مردگان بر خواهند خاست ، ولی شکل عالی و معنوی این آموزه محصول الهامات یهود است و با اعتقاد
خشک و بی روح مغان ایران زمین شباهتی ندارد . به گفتة پژوهشگران اعتقاد به جاودانگی روح از قدیم میان بنی
اسرائیل وجود داشته و در چندین مورد از کتاب مقدس بدان اشاره شده است ، ولی آن باور پس از بازگشت از بابل
، با عقیده به جاودانگی روح نزد آن قوم و قیام مسیحا پیوند خورد و اعتقاد به رستاخیز مردگان را پدید آورد . و
مسئله معاد در نخستین پیام آن حضرت وجود داشته است . )توفیقی ، 1394 : 120 )
جان بی ناس نیز این چنین بیان می نماید : که یهود در ادوار باستانی مختصر عقیدة ساده و اجمالی داشته اند .
به این صورت که اموات بعد از ممات به حفره و هاویه ای فرو افتاده در آنجا وجود بیرنگ و حیاتی نامعلوم خواهند
داشت و آن مکان را به زبان خود شئول می نامند که مکان ظلمت و سکوت و فراموشی مطلق است ) شبیه هادس
نزد یونانیها و ارا لوو نزد بابلیها ( . این عقیده در این عصر و زمان رفته رفته محو شد و به جای آن به طور تفصیل
عقیدة دیگری قرار گرفت ، و گفتند که اموات را بهد از موت قیامتی است که از قبور برمی خیزد و با نیروی کامل
جسمانی و عقلانی از نو زنده می شوند . ) بی ناس ، 1373 : 548 .)
شریعت مجازات و مکافات پس از مرگ )معاد(
قبل از اسارات یهودیان از شریعت مجازات و مکافات بعد از مرگ بی اطلاع بودند . وقتی یهودیان با روحانیان ایرانی
تماس گرفتند پی به جهنم و بهشت اوستایی بردند . همچنین یهودیان افکار ایرانی را درباره ی معاد جسمانی و
رقابت روح پلید و نزدیک شدن زمان خراب شدن عالم و احیای جهان پذیرفتند . ) صفی زاده : 21 . )
در گات ها بهشت و جهنم ) پردیس و دوزخ ( چگونگی روحی است. زیرا بی کران است و تابع زمان و مکان نیست
. مفهوم سره ، پاکیزه و غیر مادی بودن بهشت و جهنم در گاتها آمده است. بهشت و جهنم کوچکترین تشابهی با
14
این دنیا در مواردش ندارد . آن دنیا کاملا معنوی خواهد بود. واژه بهشت برگرفته از واژه وهیشتا است. وهیشتا
یعنی بهترین. همان که در سرود اشم وهو زرتشتیان میخوانند. "اشم وهو وهیشتم استی" راستی، نیکی بهترین
است.در بهشت بالاترین سطح انگره راشا است. سه سطح دیگر آن هومت ) اندیشه نیک ( ، هوخت ) گفتار نیک (
و هورشت ) کردار نیک ( هستند. مجموعه طبقات بهشت را بهترین هستی یا وهیشتا اهو می خوانند که به هر رو
یک حالت معنوی و غیر قابل لمس است.موبد رستم شهزادی موبد موبدان زمان خود، هات 28 یعنی سرود یکم
گاتها، بند سوم را چنین ترجمه میکند:
ای اهورامزدا بشود که با اندیشه نیک به تو نزدیک شوم و با پیروی از هنجار هستی، به ارزش نیروهای تن و روان «
خود پی ببرم. تا بتوانم راستی جویان را به سوی روشنی و خرمی و زندگانی نیک هر دو جهان رهبری کنم" "در
همین سرود در بند نهم میخوانیم "ای کسی که امید بهشت ما به سوی توست "در هات 30 یا همان سرود سوم،
» بند یکم میخوانیم "تنها با پیروی از آن راستی می توان به سرای درخشان فردوس راه یافت
همانند بهشت برای جهنم چهار طبقه ذکر شده است.که بد اندیشی ) دژمت ( ، بد زبانی ) دژهوخت ( و بدکاری
) دژورشت ( سه طبقه بالایی و انگره دمانا در یک تاریکی بیکران است. این چهار طبقه بر روی هم بدترین زندگی
و دژاهو نامیده می شود.برعکس پذیرایی روانها در بهشت در جهنم روان بدکارن با خوراک های تلخ و زهر آگین
نیز در آیین زرتشت وجود دارد و نام آن میسوانا گاتا است. جایی بین جهنم و بهشت » برزخ « . پذیرایی می شوند
کسانی به آن جا میروند که میزان کار بد و خوب در کارنامه زندگی آنان برابر باشد. پس با توجه به اینکه انسانها
در پایان همگی را تعالی خواهند رسید و همگی جاودانه خواهند شد این دنیا ) برزخ ( نمیتواند ابدی باشد.امروزه
زرتشتیان به برزخ ، )همیستگان( میگویند. پس در دوزخ زرتشتیان خبری از آتش یا یخ نیست.در این اندیشه
خالص ایرانی اهورامزدا کسی را مجازات نمیکند. بلکه او به یاران و همراهان خود یعنی مزداپرستان و پیروان
راستی، همه آفریده های خود را تقدیم میکند. آفریده های او چیست؟ هر چیز خوبی که در اطراف خود میبینیم
و یا نمیبینیم. اما آنها را دوست داریم و از آنها بهره می بریم. همه اینها آفریده اهورامزداست و او اینها را به کسانی
که یاورش باشند میدهد. در عوض به کسانی که یاورش نبودند و از دروغ پیروی کردند، این داده های اهورایی
داده نمیشود. در این اندیشه خبری از انتقام جویی قاسم الجبارین و خداوند منتقم نیست. خداوند کسی را عذاب
نمیدهد. بلکه داده های خود را به کسی که یاورش نبوده نمیدهد. بنابراین دوزخ در این آیین جایی است که هیچ
یک از داده های اهورایی در آنجا دیده نمیشود. یعنی هیچکدام از آفریده های او وجود ندارد. این تفاوت بزرگ
دوزخ در آیین ایرانی و آیین های ابراهیمی – سامی ) یهود (است. چراکه در آیین های ابراهیمی جهنم نیز توسط
خداوند آفریده شده است. تمام اشیاء موجود در آن آفریده های او هستند و ماموران الهی به دستور او گناهکاران
را شکنجه میدهند. اما در آیین ایرانی اهورامزدا حتی دشمنان خود را نیز شکنجه نمیکند. بلکه فقط آنها را به خانه
خود )سرای روشنی یا پردیس( راه نمیدهد. ) قیوم زاده ، 1384 : 98 )
15
معاد در تورات بلکه در هیچ جای عهد عتیق نیامده است . ) پس باید گفت که تعبیر کلی آخرت در تثنیه 16:8 و
مراثی ارمیا 18:4 است . در نظر تورات ) لاویان » عاقبت دنیوی « به معنای 26 و تثنیه 28 ( دینداری در جلب
نعمتهای این جهان و بی دینی در سلب آنها تأثیر مستقیم و قطعی دارد . از سوی دیگر ، کتاب تلمود از معاد بسیار
سخن گفته است . فرقة منقرض شدة صدوقیان که سنت شفاهی را قبول نداشتند و منکر قیامت بودند ولی
فریسیان به قیامت معتقد بودند و در اینکه آیا رجعت با قیامت یکی است یا نه اختلاف دارند . آنان به بهشت و
اسم مکانی در اورشلیم است . » دره هینوم « جهنم اعتقاد دارند .جهنم در عبری گهنیوم به معنای 4
و خلاصه آن چه در دو دین زرتشتی و یهودی و در آثار عرفانی مورد بحث به عنوان اصلی مسلّم وجود ،دارد
بحث داوری روز رستاخیز است که در آن ذرهای انحراف و کژی و بی عدالتی وجود ندارد و هیچ کس نمی
تواند منکر اعمال خود باشد. نکته قابل توجه دیگر عدم تعیین زمانی قطعی برای این داوری و مشابهت دیگر،
ذکر جایگاه داوری نزد زرتشتیان و یهودیان است : مکان داوری نزد بهدینان البرز کوه و نزد یهودیان کوه سینا
است. ) توفیقی ، 1394 : 119 )
و عقیده به واپسین داوری ) یوم الحساب ( صورت دیگری حاصل کرد و به طوری که در کتب مکاشفات بعد آمده
است شباهت تام به اصول و عقاید نزد زردشتیان داشت ، فقط مکان آن تغییر کرد . ) بی ناس ، 1373 : 548 )
بقای روح پس از مرگ
اعتقادات قدیمی در مورد مرگ و آخرت یکی از مسائلی است که تا به امروز در صورت کنونی دیانت زرتشتی روشن
و دست نخورده باقی مانده است. بر طبق این اعتقادات حتی اگر جسد نقل مکان داده شود روح تا سه روز در محل
مرگ باقی می ماند و بستگان مرده برای تقدیم تواضع و احترام خود به روح نامرئی بدان محل می آیند. این احترام
و خشوع با احترامی که در مورد خدا به عمل می آید تقریبا یکسان است و هیچ فرد زنده ای نمی تواند مورد چنین
کرنش و خضوعی قرار گیرد. در طی این سه روز اگر مراسم و تشریفات مربوطه به عمل آید ایزد سروش از روح
محافظت می نماید.در غیر این صورت روح مورد طعنه و سخریه و تهدید گروه دیوان که در آنجا جمع هستند قرار
می گیرد. به خاطر روح سه بار در روز غذا نذر میکنند و این غذاها به سگ داده میشود.)ارتباط بین سگ و مرگ
در رسوم قدیمی و متروک اقوام هند و اروپایی نیز ظاهرا سابقه دارد(در طلوع روز چهارم روح به پل چینوات می
رود و در حضور سه ایزد یعنی مهر،رشن و اشتاد اعمال وی مورد سنجش و داوری واقع می شود. اگر اعمال خوب
بر بد برتری داشته باشد روح از پل گذر کرده و به بهشت می رود و اگر رفتار بد سنگین تر باشد از روی پل که
4 -پیش از این ، استاد عبدالحسین زرین کوب ، اشارتی به این معنا کرده بود ؛ برای تفضیل بنگرید به عبدالحسین زرین کوب در
قلمرو وجدان ، انتشارات علمی ، 1369 ش ، ص 518 بخش یادداشتها ، یادداشت شمارة 611 .
16
حساب سرمویی راهم دارد به قعر جهنم پرتاب می گردد. هر زرتشتی صادقی به حساس بودن لحظات در روی پل
چینوات کاملا واقف است بدین جهت برای کمک و مساعدت به روح مراسم و نیایش های مختلف دینی توسط
بستگان شخص مرده به عمل ی آید. ) کای بایس ، مری بویس ، آسموسن ، 1386 : 138 - 137 )
بقای روح را ابتدا زردشت و ایرانیان به دنیا تعلیم دادند و بعدها یهودیان این تفکر را از ایرانیان گرفتند و دین
مسیح و اسلام نیز همین فکر را از ایرانیان اقتباس کردند . متایی و مشابهت دارند. در این میان افتراقاتی نیز وجود
دارندکه ذکر می گردند:
1 - هر دو دین زرتشتی و یهودی روح را دارای بخشها و نیروهای باطنی می دانند که هر یک در زندگی انسان
نقشهای متفاوتی دارند؛ اما در آثار عرفانی مورد بحث، روح تنها فرو آمده از عالم امر پروردگار و متعلّق بدان
عالم دانسته شده 2 - مطابق اعتقادات زرتشتیان، جهان روح به دلیل اهمیت ویژهای که داراست پیش از آفرینش
شکل و هیولا آفریده شده و نزد یهو خّأد مت ر ودر تلمود نیز این اعتقاد به صورت وجود و خلقت ارواح از
یجا دارند تا یبرا ورود به » گوف « زمان های قدیم بیان شده که این ارواح در آسمان هفتم)عراووت( و در مخزن
بدن انسان نوبتشان فرا رسد 3 - اشاره به ماهیت دوگانة انسان از اساسیترین مبانی اعتقادی دو دین زرتشتی و
یهودی است ماهیتی مرکب از روحی که پرتو مقدسی از ،انوار الهی جزء فنا ناپذیر و نیروی باطنی انسان، و
دارای ماهیتی مافوق طبیعی است و جسمی که به عنوان جزیی فناپذیر همراه روح و غلاف روح بر شمرده
شده است و مادام که روح به کالبد پیوسته ، خداوند در آن کالبد حیات می آفریند . 4 - وابستگی روح به جسم
و حضور روح پس از مرگ در نزدیکی بدن در معتقدات یهودیان و زرتشتیان با اندکی تفاوت مشاهده می
شود؛ در اعتقاد زرتشتیان روح به مدت سه روز اطراف جسد پرسه می زند و صبح روز چهارم صعود میکند و
نزد یهودیان نیز روح پس از مرگ به مدت یکسال هر جمعه وارد بدن فرد مرده در قبر می شود و تا آخر روز شنبه
باقی می ماند و پس از سپری شدن یکسال به آسمان عروج میکند. ) پور نامداریان ، 1392 : 22 )
ظهور منجی موعود
در دین زرتشت یک منجی آینده به نام سوشیانت مورد انتظار است که در گاتها در یسنا به آن اشاره شده است .
و قبل از پایان جهان در سه فاصله هزار ساله ، سه منجی به نامهای آشودر ) هوشیدر ( و آشودر ماه ) هوشیدر ماه
( و در نهایت سوشیانست خواهند بود . و هریک از آنها از اعقاب ماوراء الطبیعی زرتشت می باشند که مانند خود
وی از مادری باکره متولد خواهد شد و سن این مادر ها نیز درست به اندازة سن مادر زرتشت به هنگام تولد وب
خواهد بود . ) هیوم ، 1380 : 331 .)
ای بود که مأموریت دین را به » مسیح « یکی از خصایص جالب توجه دین یهودی امید به ظهور یک ناجی و یا
کمال و اتکتم می رساند این ایده نظیر مفهوم خداوند سابقه ای متنوع داشت . هنگامی که پیامبران عبرانی در
17
قرن هشتم پیش از میلاد مفهوم متعالی تری را از خداوند ارائه کردند . همچنین به تدوین طرح محکمی در مورد
پیشبرد اهداف الهی همت گماشتند . برنامه ای که بعدها ، به ویژه در زمان آغاز مسیحیت ، اهمیت زیادی پیدا
کرد . آن پیامبران اولیه ، با همة شوق و دلگرمی در مورد درستکاری و عدالت ، به مردم می آموختند که بالاخره
قضای الهی جاری خواهد شد و کاخ ظلم بندگان را جارو و عمدتا نابود خواهد کرد . و به هر جهت آنها اعتمادی
به خداوند داشتندکه به رغم نافرمانی مردمان معتقد بودند بالاخره اهداف متعالی خداوندجامة عمل خواهد پوشید
و عده ای را به پشیما نی و توبه رهنمون خواهد شد . اشعیای نبی اعلام می داشت که برای این دستة باقیمانده از
مردم ) افراد نادم و تائب ( منجی و رهبری خواهد بود که آنها را به اجرای خواست الهی با توفیقی افزون ، قادر
خواهد ساخت . از آن قدر بع بعد ، پرستندگان با اخلاص یهوه هرگز امید به آمدن یک رهبر منصوب الهی را از
اشاره می شود ) کتاب ارمیای نبی ؛ » پادشاه موعود « دست ندادند . بعضی از مواقع به این رهبر منتظر به عنوان
باب بیست و سوم ، آیة 5 ؛ باب سی ام ، آیة 9 ( . بعضی مواقع دیگر به عنوان یک چوپان خوب ) کتاب میکاه نبی
، باب پنچم ، آیات 2 - 5 ؛ کتاب حزقیال نبی ؛ باب سی و چهارم ، آیة 23 ؛ باب سی و هفتم ، آیة 24 ( ؛ و بعضی
مواقع هم به عنوان یک بندة مخلص ) کتاب اشعیای نبی ، باب پنجاه و دوم ، آیات 13 - 15 ( باب پنجاه و سوم ،
آیات 1 - 12 ؛ و کتاب حزقیال نبی ، باب سی و چهارم ، آیة 24 . )
این انتظار عظیم در ابتدا به صورت احیای سیاسی سلطنت واژگون شده بنی اسرائیل بود . بعدها وجود یک ناجی
احیا گر ، در کنار انتظار به احیا ، مورد تأکید قرار گرفت . شواهد زیادی حکایت از این می کنند که در متن کتب
مقدس دین یهودی ، ایده یک آینده پر شکوه مادی در قالب امید به یک نظم اجتماعی آرمانی و جهانی صورت
معنوی به خود گرفته است . اما تأکید و برجسته کردن این ایدة بزرگ در دین دیگری که همانند مسیحیت باشد
به منصه ظهور رسیده است . در تاریخ دین یهودی از آغاز مسیحیت ، حداقل سی و چهار نفر از یهودیان به عنئان
مسیح موعود سر بر فراشتند که آخرین ایشان که غالبا هم انگیزه هایی سیاسی داشته اند موسی حییم لوزاتو )
متوفای 1747 میلادی ( است 5. هم خود عیسی مسیح ) ع( ، که بیش از هر شخص دیگری از پدر و مادری
یهودی متولد شده ، ادعا کرده و هم دیگران تصدیق و اعتراف کرده اند که شخص وی بهترین مصداق و نمونة بیان
روحانی ایدة مسیحاگری در دین یهودی است .) هیوم ، 1380 : 293 - 294 .)
پس از تبعید انتظار آمدن یک شاه نجات دهنده یا مسیح موعود از خانواده ی داوود که استقلال یهود را به آن باز
خواهد گرداند و او را علیه تمام دشمنانش پیروز خواهد ساخت و بالاخره منجر به یک فکر عالی تر و اخلاقی تر
شد . بدین معنی که در عین این که نجات بنی اسرائیل از لوازم ظهور شخص منتظر بود ولی ظهور او دیگر به
5 -) دایرةالمعارف ، جلد 8 ، صص 581 - 588 .)
18
صورت نجات موعود خلقت پایان می یافت و دنیای نویی آغاز می شد و مردم به طور کلی به دو گروه تقسیم می
شدند : خوبان و بدان و اشرار گرچه این تغییر فکر تدریجی صورت گرفت ولی به صورت جدید کاملا یاد آور فکر
و دین ایرانی بود وبسیاری از دانشمندان از آن بوسه بدون هیچگونه شک و تردیدی آن را به اثر و نفوذ عقاید
ایرانی در دین یهود نسبت می دهند و در واقع می توان گفت که مسیح موعود یهود و سوشیانت زردشتی به
صورتی کلی و عام به هم شباهت دارند . ) صفی زاده : 20 - 21 .)
ودر کلمات انبیای سلف آمده بود که یهود را روزی خاص است که در ان روز دشمنان اسرائیل به دست اجل معلوم
و قضای محتوم سپرده خواهند شد و پس از آن ملکوت الهی بر زمین بر قرار خواهد شد و مسیح ، سلطان ارض از
نسل داود ، بر تخت سلطنت خواهد نشست . این عقاید در این زمان تکامل یافته ، هم در اثر اقتضای طبیعت زمان
و هم در اثر تعالیم زردشتی بر آن رفتند که چون مواعید انبیای ماضی تحقق حاصل نکرد ، از این رو فرستادة
الاهی که منجی قوم خواهد بود از آسمان ، سوار بر ابر ، روزی بر زمین فرود می آید و آخرالزمان فرا خواهد
رسید. 0 ) جان بی ناس ، 1373 : 548 .)
موافقان و مخالفان تأپذیری یهودیت از زرتشتی گری
تأثیر ایران بر دین یهود پس از دوران اسارت بابل نه تنها توسط ایران شناسی میلز که با شیوهای نسبتاً مطول و
پر تفضیل در چند کتاب مورد بحث قرار داده است . بلکه سامی شناسانی همچون استاو ، بوکلن ، و بوسه که
کتابی نگاشته است که سومین چاپ آن با تجدید نظر گرسمان در 1926 هنوز بهترین اثر از این گونه به شمار
است . در آن بحث کرده اند و هم چنین ویدنگرن که در تحقیقات ایرانی و هم در مطالعات سامی صاحب نظر
است اظهار داشته است . و فون گال در کتابی در سال 1926 فهرست مفصلی از نکات مفصلی از نکات همانند
میان این دو دین به دست می دهد و در همه موارد نتیجه می گیرد که یهود از دیانت ایران تأثیر پذیرفته اند . و
بسیار از پژوهندگان مانند رودلف اوتو هنوز هم این نظریه را همچون یک حقیقت ثابت شده قبول دارند . ) گیمن
، 1393 : 120 و 121 )
شارل اوتران در کتابهای خود ایران را سرچشمه ی واقعی عقاید یهود و مسیحیت معرفی می کند و ولنی نیز نفوذ
ایرانی را بر عقایدی که به نظر عقاید یهود در دوره ی بعد از تبعید آنهاست و او در مورد نامیرایی روح و درباره ی
جهنم و بهشت ، عصیان شیطان ، و ... در کتاب خود موسوم به خرابه ها بیان می دارد . ) صفی زاده ، 1392 )
برخلاف اینان ، عدة معدودی مانند شفتلویتس پنداری رغبتی در شناختن حقی برای غیر یهود بر یهود نشان نمی
دهند . دانشمند اخیر در کتابی در دفاع از دین بومی خویش در برابر تصور وام گیری از دیگر دینها گاهی آشکارا
19
به راه خطا می رود . هرگاه به نکته ای مشابه در این دو آیین بر خورد کند که حتی ظهور آن در میان یهود ،
دیرتر از ایرانیان هم باشد باز در اقرار به این که سرچشمه این امر از ایران است خودداری می کند . مثلا اعتقاد به
اینکه ارواح افراد عادل از درک لذت مصاحبت و همنشینی با خدا بهره مند می شوند و بهشت جایگاه روشنی است
که توسط زرتشت عنوان شد و در نوشته های یهود تا زمان تلمود ، مکاشفه خنوج و مزامیر سلیمان نیامده است .
با این همه از نظر شفتلویتس این عقاید ریشه یهودی دارد . ) گیمن : 121 - 120 )
دیدگاههای فرقه های یهود در مورد نفوذ افکار اقوام بیگانه بعد از عصر اسارت
تحول جدیدی که در معتقدات قوم بنی اسرائیل در اثر نفوذ افکار بیگانه به ظهور رسید گرچه در ابتدا زعما و احبار
قوم با این افکار مخالفت شدید نموده ، از نشر آن جلوگیری می کردند ولی رفته رفته در میان خود آنها اختلاف
روی داد . هرچند بعضی به کلی مبادی اجنبی را منکر و ممنوع شمردند ولی بعضی دیگر کما بیش اینگونه
معتقدات را قابل قبول دانستند . در کتاب است ، کتاب روت و صحیفة یونس نبی این اختلاف کلمة متفکران قوم
به خوبی مشهود است . کتاب است را یک یهودی ملت گرای ، به انگیزظ خشمی شدید و پرهیجان نسبت به قومی
که در میان آنان افراد ضد یهود وجود دارند ، نوشته است . اما دیدگاه تساهل دو اغماض نسبت به معتقدات دیگران
که در دو داستان دیگر مشاهده می شود حالتی جاودانه به آن دو صحیفه داده است . یکی مربوط به روت ، زن
زیبای مو آبی ، است که در بین یهودیان حسن قبول یافت و با یکی از ایشان ازدواج کرد ، و از اسلاف ملک داود
همانطور که اشاره شد . و دیگری مربوط به یونس ، پیغمبر گریزان سرکش و معارض ضد یهودیانست که خداوند
سر انجام اورا به اتقان ، به پی سپاری در راه مشیت و رحمت عام خویش ، که شامل همگان است سوق داد .
بعد از عصر اسارت بابلی ، مابین قوم یهود اختلافات فکر پدید آمد . و فرقه ها و احزاب دینی گوناگون به ظهور
رسیدند ، و عجب آنکه بر خلاف قاعدة کلی که کاهنان و روحانیان همیشه کهنه پرست و محافظه کارند در این
قوم طبقة احبار و پیشوایان دینی متمایل به اصول جدید بیگانگان و انتر ناسیو نالیزم شدند . سبب آن بود که این
جماعت خود دارای قدرت و اختیار مدنی دنیوی شده بودند و رئیس کاهنان در حقیقت نه تنها رئیس و زعیم
علوی روحانی آن قوم بود ، بلکه ریاست ارضی جسمانی نیز داشت ، یعنی وضع مالیات می کرد و خراج می گرفت
و خزینه و ذخیره می اندوخت و در نتیجه افراد خاندانهای روحانیون قوم همه مردمانی متنفذ و متمول گردیده
بودند .
فرقه صدوقیان
20
شورای مشایخ یهود به نام سنهدرین بر اعمال رئیس روحانی مختصر نظارتی می کرد ، ولی در واقع وی ، در آن
واحد ، هم پیشوای مذهبی بود و هم رئیس حکومت وهم وزیر امور خارجة کشور . از این رو این طایفه ناگزیر
بودند که همواره روابط بین المللی کشور یهود را به نفع خود منظم سازند و به ناچار می بایستی به حکم ضرورت
، مابین عقاید اساسی دینی و اصول ثابت مذهب با امور دیگر سیاسی و اقتصادی سازشی ایجاد کنند . و حد
واسطی فراهم سازند. پس می گفتند در مذهب هر فکر و عقیدة نو و بدعت تازه که در تورات سابقه ندارد و ذکر
نشده است ممنوع و ناپسند می باشد ، ولیکن مقتضیات و حوایج زمان و افکار جدید از مقولة امور فرهنگی و ادبی
و امثال آن ، که موجب حسن روابط با ممالک بیگانه است ، از لحاظ دین هم مطلوب و مجاز خواهد بود . از این
جماعت فرقة صدوقیان به ظهور رسیدندکه منتسب به زدوک ) صدیق (، جد اعلای خاندان احبار و روحانیون است
افراد این جماعت همه متمول و اشراف منش و اهل دنیا بودند و ، بر خلاف احساسات مذهبی عامه و متعصبان
قوم ، ما بین اصول افکار منطقی و حکیمانه پدران و آباء قدیم خود که در متون کتب مقدس مسطور و محفوظ
است با تعالیم و افکار یونانیان ارتباط و تلفیقی به وجود آوردند . از جمله : منکر عقید به ملائکه و مکاشفات تازه
شدند و مخصوصا عقیده به قیامت و بعث اموات بعد از مرگ را انکار کردند و در حقیقت آنها خود عامل انتشار
هلنیزم در کشور یهودیه شده و سبک و روش یونانیان را در زندگانی اجتماعی خود تقلید می کردند .
فرقه حسیدیم
گروه زاهدان و متورعان که به حسیدیم معروف بودند بر خلاف این عقاید می رفتند و بیشتر آنها کسانی بودند که
در مصاحبت یهودا مکابی برای حصول استقلال بر ضد سلاطین سلوکیه قیام کردند . این جماعت به کلی مخالف
هلنیزم ، یعنی منکر عقاید بیگانگان ) یونانیان وزرتشت ( شدند و منحصرا همت آنها مقصور به توسعة دیانت یهود
بود .
فرقه فریسیان
این فرقه غالب کاتبان و ربانیان و بسیاری از کاهنان فقیر و زیر دستان آنان در صف آنها در آمدند . فریسیان معتقد
بودند که صدوقیان راه ضلال می پیمایند . و دنیای خارج از یهود ، که صدوقیان با آن مرتبطند ، محکوم به قضای
محتوم است . و مشیت الهی بر هلاک آنها علاقه دارند و عنقریب روزگاری نوین و عصری جدید به ظهور خواهد
رسید ، فریسیان بر خلاف خصمان خود به بعث بعد از موت و قیام اموات و روز داوری و حساب ایمان داشتند و
می گفتند قبل از آنکه دنیا به آخر برسد و خداوند بساط خلقت را در هم پیچید وظیفه و تکلیف خلایق آن است
که به کتاب تورات ، یعنی شرع موسی ، صمیمانه ثابت و وفادار مانده ، صورت و معنای دین را بدون هیچ تفسیر
21
و تأویل محافظت کنند . از این رو توصیه می کردند که کتب قدیم و صحف انبیای سلف را به دقت مطالعه باید
نمود و روایات و اخبار گذشتگان و دستورها و قواعد شرعی اخلاقی ایشان را مو به مو متابعت کرد و جزئیات
تشریفات و مناسک مذهبی را به جای آورد تا یهود به حق واصل شده نجات روحانی حاصل کند. ) بی ناس ،
1373 : 547-548 )
نتیجه گیری
یهودیان نیز مانند سایر اقوام تحت تأثیر محیط قرار داشتند و پس از تماس با برخی تمدن های باستانی ، خواسته
یا ناخواسته ،بسیاری از مفاهیم و اعمال آنها را وام گرفتند، ولی باید توجه داشت که آنان پیوسته و در تمام موارد،
مسائل یاد شده را به رنگ اخلاقیات توحیدی خاص خویش در می آورد.یهودیان اصولا قومی دیندار و پایبند
هستند و برخی از آنان بسیار اصولگرا متصلب در دیانت یهودی هستند.از سوی دیگر، یهودیانی لیبرال با دینداری
کم تر وحتی در حد انکارخدا یافت میشوند که تعلق خاطرشان به یهودیت صرفا قومی و فرهنگی و برای داشتن
هویت است و خودشان به این امر اعتراف می کنند.
در همه ادیان توحیدی ما تاُثیر عرفان ایرانی را می بینیم. در اسلام و یهود و مسیحیت نیز عرفان اسلامی زاییده
گفته است : ایران در زمان کهن ، برای » ونینی « تفکر عرفا و دانشمندان ایرانی بوده است . دانشمند آمریکایی
جهان قانون وضع نمود و مذهب پدید آورد این مذهبی است که در اوستای زردشت بیان شده است .
یهود با آیین زرتشت در بابل تماس حاصل کرده اند و از اصل و فرع کیش ایرانیان آگاه شدند . و اصولیکه در دین
یهود نفوذ نموده به طور خلاصه از این قرار است : رستاخیز مردگان ، نیروی شر و خیر ، اعتقاد به منجی موعود ،
وحدانیت خدای یکتا ، و فرشته سازی و نیروی شر یا همان شیطان .
شاید مبانی ابتدایی بر دین یهودیت تاثیر داشته ولی این واقعیت را باید پذیرفت که دین یهود خود یک دین
توحیدی است و صاحب کتاب و رسول و شریعت است و این باورهای ابتدایی که از زرتشت در دل دین یهود ریشه
دوانیده ولی در طول تاریخ دستخوش انکار و تغییر و اغماض قرار گرفته است . تحول و کمال در هر دینی وجود
دارد و تمام ادیان به مرور کامل گشتند و یهودیت از این امر مستثناء نخواهد بود . و با توجه به موافقتها و
مخالفتهایی که با این جستار بوده است می توان با تکیه بر تاریخ دیدگاه موافقان را پذیرفت وبعضی از اصول در
دین یهود را عاریتی از زرتشت دانست . و همجواری با زرتشتیان و اعتقاد به این اصول به انبیای بنی اسرائیل
22
کمک کرد که یهودیان زودتر این عقاید را بپذیرند ولی در فرقه های صدوقیان و حسیدیم و فریسیان که بعدها در
یهود شکل پیدا کردند این اصول اعتقادی کمرنگ و یا برعکس و در بعضی از موارد منکرآن شدند شده اند و در
سنت عرفان یهود که آیین قبالاست به شکل مرموز و عجیب تغییر پیدا کردند .
منابع :
1 -هیوم ، رابرت ارنست ؛ 1380 ، " ادیان زنده جهان " . گواهی ، دکتر عبدالرحیم گواهی . تهران : دفتر نشر
فرهنگ اسلامی
2 - دوشن گیمن ، ژاک ، 1363 . " زرتشت و جهان غرب " . رجب نیا ، مسعود . تهران : انتشارات هیر مند
3 - بی ناس ، جان ؛ 1345 . " تاریخ جامع ادیان " . حکمت ، علی اصغر . تهران : انتشارات علمی فرهنگی
4 - قیوم زاده ، محمود ؛ 1384 . " اندیشه اسلامی " . تهران : انتشارات فردوس
5 - شرباک ، دن کوهن ؛ 1383 " فلسفه یهودی در قرون وسطا " . نقدعلی ، علیرضا . قم : مرکز مطالعات و
تحقیقات ادیان و مذاهب
6 - صفی زاده ، فاروق ؛ 1392 ، " کبالا عرفان آریایی یهود " . تهران : ایران جام
7 - شولم ، گرشوم ؛ 1385 . " جریانات بزرگ عرفان یهودی " . رادمهر ، فرید الدین . تهران : انتشارات نیلوفر
8 - مزداپور ، کتایون ؛ 1394 . " ادیان و مذاهب در ایران باستان " . تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم
اسلامی دانشگاهها ) سمت ( ، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی
9 -آذر گشسب ، اردشیر ؛ 1372 . " مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان " . تهران : فروهر
10 – توفیقی ، حسین ؛ 1389 . " آشنایی با ادیان بزرگ " . قم : موسسه فرهنگی طاها
11 -هینلز ، جان راسل ؛ 1393 . " آیین زردشت و پارسیان " . علیمحمدی ، سعید . قم : نشر ادیان
12 -کای بار ، آسموسن ، مری بویس ، 1386 . " دیانت زرتشتی " .وهمن ، فریدون . تهران : نشر ثالث
23
مقاله :
1 -پورنامداریان ، تقی ، کوپا ، فاطمه ، پشتدار ، علی ، محمدی ، مریم ؛ 1392 . " مقایسه تحلیلی مبدأ و روح در
آیین زرتشت و یهود با سه اثر از عارفان مسلمان ) اللمع فی التصوف ، شرح التعرف ، کشف المحجوب (.
سال هفتم ،شماره اول ، پیاپی 24 ، ص 26 -

Template Design:Afzadi